وزیر کار در جمع تولیدکنندگان اتاق تهران گفته است: «اقتصاد ایران جراحی نمیخواهد بلکه نیازمند فیزیوتراپی است.»
تصور کنید نظر وزیر محترم در باره بیماری اقتصاد ایران در یک کمیسیون پزشکی به بحث گذاشته شود. احتمالاًچیزی میشود توی این مایهها:
-وقتی میگذارند هر یقنلعلی بقالی برایش نسخه بپیچد، نتیجهاش میشود این. دیگه بیچاره نا نداره حرکت کنه. زخم بستر هم که گرفته. فیزیوتراپی کدومه؟
-هی گفتیم آزادش بذارید بره یک کلینیک درستوحسابی. این بیمارستانهای دولتی و میدانی و اینا که اعتبار ندارند. نابلد بودند، عضو سالم برایش نذاشتند، تا ناکجاآبادشو آباد کردند. حالا هی بیا و درستش کن.
-نابلد کدومه قربونت برم؟ خیلی هم «دبش»! کارشونو بلد بودند.
- اختلال دوقطبی هم که داره. بعضی وقتا دچار شیدایی میشه هی خاصهخرجی می کنه پول میریزه توی جیب چین و ماچین، بعضی وقتا دچار افسردگی میشه میگه جیبم خالیه دست میکنه توی جیب مردم.
-باید رژیم بگیره به نظرم
-اینجوری که رژیم اونو گرفته قربونت برم!
-پس حالا که اینجوریه رژیمشو باید عوض کنه.
-(خودش را میزند به نشنیدن): نمیتونه نفس بکشه. ضربان قلبش هم نامنظمه. تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی میخواد. زود باید بردش اتاق احیا
-کجای کاری؟ مشکل مغزی پیدا کرده. به شوک مغزی احتیاج داره. اصلاً احتمال مرگ مغزی هست.
- تشخیص من اسکن شکمی است. اینهمه پول خورده، کجا رفته؟
-یعنی تو نمیدونی کجا رفته؟
- بابا، بحث سیاسی ممنوع!