معرفی کتاب (انتشاریافته در ماهنامه تجربه، شماره بهمن و اسفند 1402)
«خنده رهاییبخش» به ماهیت امر کمیک بهعنوان یک تجربه مهم انسانی میپردازد. کتاب، اواخر دهه 70 میلادی به قلم پیتر برگر جامعهشناس اتریشیالاصل آمریکایی نوشتهشده است و به برساختهای اجتماعی امر کمیک و فرهنگ آن اشاره میکند. همچنین به سیر تاریخی کمدی و ریشههای فیزیولوژیک و روانشناسی آن میپردازد. کتاب مباحث کمتر کارشده (و برای مخاطبان فارسیزبان، کارناشده) زیادی دارد که هرکدام میتوانند افقهای جدیدی را برای پژوهش و تفکر پیش روی علاقهمندان ترسیم کنند. طنز در آیینهای شرق دور، ارتباط طنز با امر قدسی و همچنین طنز یهودی بخشهایی از آنند که بخصوص منابع فارسیزبان تابهحال کمتر به آن پرداختهاند. جوکهای یهودی و ریشههای شکلگیری و نفوذ آن، شباهتها و تفاوتهای کمدی با امر قدسی و اثر استعلایی طنز بخشهایی از این مباحثاند که در کتاب بهطور مفصل مورد بحث قرار گرفتهاند. در این میان لحن کمابیش شوخطبعانه نویسنده و همراه ساختن مباحث با نمونههای متعددی از طنز (علیرغم اینکه برخی از آنها ذهن طناز ایرانی را راضی نمیکند) از سنگینی بحث کاسته و کتاب را خواندنیتر ساخته است. همچنین همراهساختن مباحث نظری با نقلقولها و مثالهای متعددی از نویسندگان و اندیشمندان کمترشناختهشده برای مخاطب فارسیزبان، علاقهمندان را برای دستیابی به منابع جدید در زمینه طنز و کمدی یاری میکند. البته علیرغم غنای مطالب و نگاه عمیق و همهجانبه نگر نویسنده به سوژه، گاه مثالها و شواهد، به آثار نویسندگان غربی و یهودی محدود میشود، برای مثال در بخشی که به بررسی کمدی-تراژدی اختصاص دارد درکنار نام و آثار نویسندگان گمنام یا کمتر آشنا، جای چخوف و بررسی شیوه طنزنویسی او بهعنوان استاد مسلم این بخش از ادبیات خالی است. همچنین برخی مباحث (ریشههای طنز یهودی و...) در بخشهای گوناگون کتاب گاه با شاخ و برگ کمتر و گاه بیشتر تکرار میشوند که خواننده ناگزیر است آنها را مثل مهرههای یک گردنبند گرد هم بیاورد و با رشتهای به هم پیوندشان دهد!
کتاب در سه بخش سامانیافته است. اولین بخش به بررسی چیستی امر کمیک اختصاص دارد. در بخش دوم شکلهای مختلف آثار کمیک بررسی میشود و بخش سوم به ارتباط میان الهیات و امر کمیک میپردازد.
در بخش اول ابتدا شباهتها و تفاوتهای جوک با دیگر قلمروهای رفتار یا حس انسانی ازجمله خواب، زیباییشناسی، رفتار جنسی و بازی بررسیشده و در این میان به کارکرد طنز در زندگی روزمره پرداختهشده است. در این میان نویسنده سراغ آرای فلاسفه درباره امر کمیک رفته، در یکروند تاریخی از کیش دیونیسوس که خاستگاه کمدی و تراژدی است آغاز کرده و آرای دیگر فلاسفه را از آغاز تا حال بهصورت گذرا ازنظر گذرانده و آرای متناقض آنها را به بحث گذارده است. چکیده نظرات این است که تجربه امر کمیک محصول ناسازگاری و عدم تجانس است؛ ناسازگاری میان انسان که همواره در جستجوی نظم است با واقعیتهای نابسامان این جهان تجربی. تأکید بر ناسازگاری بهعنوان جوهر اصلی امر کمیک در فرازهای دیگر کتاب نیز تکرار میشود.
در ادامه، نویسنده به بررسی ابعاد خنده ازنظر فیزیولوژیک و روانشناسی میپردازد. او خنده را به خنده بیضرر، خنده مثبت اجتماعی و خنده منفی اجتماعی (خنده تحقیرآمیز قومیتی، ملیتی، نهادی و...) تقسیم میکند. نشان میدهد که چگونه خنده تحقیرآمیز (که با احساس برتری همراه است) با ترسیم مرزهای گروه، غریبهها را متمایز میسازد و یا با تمسخر افراد، کنترل اجتماعی آنها را آسان میکند. او در این میان از وجوه اجتماعی طنز در بستر رشد اجتماعی و نقش آن در جامعهپذیری نیز غافل نیست، از اینکه طنز ترس ناشی از رویدادهای تهدیدآمیز نظیر جنگ را مهار میکند و خاصیت تسکین بخشی دارد. نویسنده در این میان به نکته مهمی اشاره میکند و آن خاصیت تسکین بخشی طنز گروتسک است. او طنز سیاه را ازجمله طنزهای دفاعی میداند که تسکین روانی به همراه دارد و از هول و هراس میکاهد و دردناکی واقعه را با بیان کردن در قالبی کمیک بیاثر میکند. از سوی دیگر والایش و پالایش روانی نیز در آن هست که در آن فرد بهجای حمله فیزیکی، حمله کلامی میکند.
در این میان نویسنده جایگاه امر کمیک در جامعه را مشابه امر قدسی و جادوگری میداند. چراکه هر سه در واقعیت غالب زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی مداخله میکنند و آن را دچار اختلال میسازند، درعینحال طنز قصد برانداختن ساختارهای کنترلکننده را ندارد بلکه یک نسبی سازی لحظهای لذتبخش و پالایشگر امیال ممنوعه است. کتاب در این میان به شباهتها و تفاوتهای امر کمیک و قدسی اشاره میکند که بسیار جالب است: اینکه هردو را میتوان با اختصاص مکانهایی خاص برای انجام آنها مهار کرد و یا با تکرار به یک جریان عادی و روزمره تبدیلشان کرد.
اشاره به کارکردهای امر کمیک مبحث مهمی در این بخش است که در آن به موضوعات زیر بهطور مفصل پرداخته میشود: تعرض و روانپالایی طنز علیه تابوها، اینکه امر کمیک را میتوان نوعی جامعهشناسی مردمی دانست، آگاهی بخشی امر کمیک، تفاوتهای فرهنگهای کمیک در جوامع و نسلهای مختلف و اینکه آنچه خنده را برمیانگیزاند از سن به سن و از جامعه به جامعه متفاوت است، درعینحال امر کمیک یک پدیده مشترک انسانی است و طنز بهمنزله توانایی فهم جنبه خندهدار پدیدهها، جهانشمول است و هیچ فرهنگ انسانی بدون آن وجود نداشته و ازاینرو میتوان آن را عنصر سازنده انسانیت دانست.
نویسنده در بخش دوم ضمن تأکید بر خاصیت تسلا بخشی، تفریح، بازی فکری و همچنین تهاجمی بودن شاخههای مختلف کمیک به معرفی شکلهای بیان امر کمیک میپردازد: طنز دلپذیر، تراژدی-کمدی، شوخطبعی، هجو و ابله مآبی (تحامق). در انتها سویه الهیاتی امر کمیک را بررسی میکند و از آن بهعنوان نشانهای از تعالی یاد میکند. بررسی و نگاه به سیر تحول برخی از شگردهای طنز مثل ابله نمایی بخش دیگری از کتاب است. نویسنده به بررسی کامل تاریخچه نقش ابلهان و دلقکان در روابط اجتماعی میپردازد، خنده کارناوالی باختینی را معرفی میکند و در ادامه تفاوت میان کمدی و تراژدی را مطرح میکند. او میگوید هردو در بنیاد حاوی تناقضاند ولی تناقض تراژدی پردرد و تناقض کمدی بیدرد است، کمدی اساساً خلاف واقعیت است و تراژدی واقعیت انکارناپذیر وضعیت انسان را عیان میکند.
بخش دیگری از کتاب به طنز یهودی اختصاص دارد. نویسنده با این پیشفرض که طنز یهودی از دهه پنجاه قرن بیستم به عنصر اصلی فرهنگ فکاهی آمریکا تبدیلشده در پی ریشههای طنز یهودی و چرایی نفوذ آن میرود. او معتقد است که حاشیهای بودن یهودیان و غریبه انگاشته شدنشان در جوامع، سبب سرخوردگی و شکاکیت آنها و درنهایت باعث ایجاد فاصله انتقادیشان با جامعه و رشد روحیه طنز میان آنان شد. در مرحله بعد اتکای مطالعه تلمودی بر پرسش و پاسخ و تعریف و بازتعریف مباحث حقوقی، ذهن یهودیان را برای پذیرش طنز آمادهتر ساخت و بخشهایی از کتاب آسمانی (که قالب بحث با خداوند دارد و موجب دیدگاهی فراواقعی و مملو از ناسازگاریهای عظیم میشود که به اریکه خداوند نیز میرسد)، به چشمانداز اصیل کمدی نزدیک بود و باعث رشد طنز یهودی شد.
کتاب در ادامه به بخشهای مختلف امر کمیک میپردازد. ابتدا به طنز دلپذیر (امر کمیک بهمثابه تفریح) اشاره میکند که میتوانیم آن را معادل فکاهه بگیریم: تفریحی ملایم و سالم که تهدیدی برای نظم اجتماعی یا واقعیت غالب روزمره نیست و تنها خاصیت آرامشبخشی و تسلا دارد، شاخهای از شوخطبعی که در جامعه ما کمتر به اهمیت آن توجه شده است. سپس به تراژدی-کمدی میپردازد: اثری که از طریق گریه میخنداند و غم را قابلتحمل میسازد. بررسی امر کمیک بهمثابه بازی فکری، زبانی و رفتاری؛ که بیغرض و جدا از هر هدف و طرح عملی است (شوخطبعی) و اشاره به ساختار آن بخش بعدی کتاب است. نویسنده در ادامه به امر کمیک بهمثابه سلاح (هجو) میپردازد و با توسل به نظریات مختلف ازجمله نورتروپ فرای هجو را آیرونی ستیزهجو توصیف میکند و ریشههای لغوی و تاریخی آن را در غرب بررسی میکند که مخاطب میبیند چقدر تأکید تاریخ ادبیات غرب بر قدرت جادویی شعر هجو مشابه آن چیزی است که ما، در تلقی تاریخ ادبیات عرب از هجو سراغ داریم. در این بخش تحلیل و بررسی دقیق و مفصلی بر هنر ابسورد و تاریخچه آن انجام میگیرد. نویسنده ابسورد را با توجه به ریشه لاتینی واژه (که معنای برآمده از ناشنوایی دارد) چشماندازی از واقعیت میداند که از خودِ ناشنوایی پدید میآید یعنی مشاهده کنشهایی که با گفتار همراه نیستند و دقیقاً بیمعنایند و در تغییر جادویی واقعیت باهم همپوشانی دارند. در این میان آلفرد ژاری از پیشگامان تئاتر ابسورد در فرانسه معرفی میشود که کمتر برای مخاطب فارسیزبان شناختهشده است. او واضع علم «پاتافیزیک» بود که برداشتی از یک جهان بدیل از طریق یکزبان بدیل و یک منطق بدیل است.
بخش دیگر کتاب به الهیات امر کمیک اختصاص دارد و زیر عنوان بلاهت رستگاری، به ارتباط میان بلاهت مقدس با امر کمیک میپردازد.نویسنده در آغاز کتاب، به دنبالِ یافتنِ رد پایی از خنده کمیک در امر مقدس از تائوئیسم و آیین ذن مثال آورده بود. گفته بود که تائوئیسم واقعیت بدیهی پنداشته را نابود میکند و درنتیجه ذهن را آزاد میسازد تا نگاهی تازه به جهان بیفکند و ذن به ساختارشکنی واقعیت برای دستیابی به روشنبینی (آگاهی) در سایه هجو نفس و توانایی جدی نگرفتن خود دست میزند و به طنز میگراید تا هردو، همه مؤلفههای فلسفه کمیک را داشته باشند. این بار نیز از خلال بررسی بخشهایی از کتابهای مقدس هندویان و آیینهای ذن و تائوئیسم سعی میکند ارتباط میان تحامق و امر مقدس را بیابد. در نظر او اینجا نادان نمایی و تحامق نشانهای از قداست تلقی میشود و در رفتارهایی که جلوهای از زهد نامتعارف و خودخوارانگاری دارند و عامدانه انجام میگیرند تا به تحقیر از سوی دیگران منجر شوند متجلی میشود. نمونههای این بخش، مخاطب فارسیزبان را یاد فرقه ملامتیه از صوفیان میاندازد. نویسنده در ادامه به متألهان عبوس میپردازد. او معتقد است که برخی ادیان و آیینها، شوخطبعتر از ادیان دیگر هستند. آیین بودا، پیروان ذن و خدایان یونانی از آن جملهاند و ادیان ابراهیمی سهم کمتری از خنده و شادی دارند.
بخش نهایی کتاب به امر کمیک بهمثابه نشانه استعلا میپردازد. در این بخش نویسنده توضیح میدهد که امر کمیک علاوه بر تعلیق فرضها و قوانین عادی زندگی، خاصیت رهایی بخشی دارد. به این معنا که تحمل زندگی را حداقل برای مدتی آسان میکند. در این میان او امر کمیک را با تجربه دینی مقایسه میکند. نتیجه میگیرد که اگرچه استعلای دینی و امر کمیک از یک نوع نیستند ولی در برخی موارد باهم شباهتهایی دارند و تجربه کمیک یکی از نشانههای مهم استعلا است. چراکه طنز و ایمان هردو به نامتجانسیهای هستی میپردازند و جلوههای آزادی روح انساناند. تجربه دینی مستلزم برخورد با واقعیتهایی است که غیر هستند و این غیر بودن را نمیتوان با زبان و تصویر درک کرد و بهطور تجربی و عقلانی نشان داد و در یک کردار ایمان بنیاد قابلدرک است. این امر فرضیات تجربه معمولی و روزمره را نقش بر آب میکند و این غرابت در تشابه با امر کمیک قرار میگیرد که جهانی متفاوت با جهان واقعی و با قوانین خاص خود مجسم میکند که در آن بر محدودیتهای انسانی غلبه شده است.
بخش پایانی کتاب ویژگیهای قریحه مدرن کمیک را برمیشمرد. نویسنده نشان میدهد که چگونه بهمرور در قرون 17 و 18 نگاه رایج به امر کمیک از نگاه تعصبآلود و تحقیرآمیز دوران کلاسیک و سنت مسیحی فاصله میگیرد و مثبت میشود. این امر رابطهای با پیدایش آگاهی مدرن و عقلگرایی دارد که با تزلزل سنتهای پذیرفتهشده و سرعت بخشی به فرایندهای تغییر و تکثیرنامتجانسیها پدید میآید و این عدم تجانس در کانون تجربه امر کمیک قرار میگیرد. در این میان امر کمیک بامزه، تمسخرآمیز و خالی از تعصب میشود.
یکی از مشکلاتی که در ترجمه کتابهای مربوط به موضوع طنز و شوخطبعی پیش میآید معادلیابی برای واژههای این حوزه است. متأسفانه برای برخی واژگان حوزه کمیک معادلهای دقیقی پیشنهاد نشده و یا معادلهای این واژهها در کتابهای ترجمهشده یکسان نیست و گاه حتی مترجم در این میان برای انتقال معنا به واژهسازی نیز روی آورده است. در کتاب حاضر هم این نقص موجب ایجاد اشکال در ارتباط با برخی معادلیابیها شده و چهبسا عبارت را در ترجمه نامفهوم کرده است. برای مثال در صفحه 69 آیرونی به وانمود گری تعبیر شده است. هرچند آیرونی معانی متعدد دارد و تنها یکی از مصادیق آن ایهام است ولی با توجه به معنای متن میتوان در این مورد، از واژه ایهام به جای وانمودگری استفاده کرد که درستتر است. همچنین در ص 105 واژه ابهام آمده درحالیکه واژه ایهام برای معادلیابی سخن دوپهلوی موردنظر نویسنده مناسبتر است. همچنین است تفاوت گذاشتن میان طنز و شوخطبعی در 164 و تمایز میان لطیفه و جوک در ص 218. همچنین مترجم در بخشهایی از کتاب ازجمله صفحههای 132 و 130، واژه ابله مآبی را بکار برده که ابله نمایی یا تحامق، به ذهن و زبان مخاطب نزدیکتر و ازنظر مفهومی به نظر نویسنده نزدیکتر است.
درنهایت با توجه به اینکه کتاب منبعی تحقیقی است که در آن از افراد و کتابهای متعدد یادشده یا از آنها استفادهشده است بهتر بود که در انتها با نمایهای هم همراه میشد.
کتاب «خنده رهاییبخش» نوشته پیتربرگر با ترجمه محمود عبدالله زاده در سال 1402 از سوی نشر ثالث منتشرشده است.