تهران-عزیزم! دشمن اون ماجرای حمایتت از امارات برای جزیره‌های سه‌گانه را بهانه کرده تا رابطه من و تو رو شکرآّب کنه. نکنه به دل بگیری. من حتی سفیرمو از مسکو احضار نکردم. خودت که می‌دونی.

مسکو- عزیزم نگران نباش. ما ازتون دلجویی کردیم تموم شد رفت. نمی‌خواد خودتو ناراحت کنی.

-آخ تو چقد خوبی...(از شدت شوق گریه می‌کند.) مرسی که دلجویی کردی. داشتم دق می‌کردم.

-گریه نکن. اشکاتو پاک کن... اینکه چیزی نیست...من به خاطر تو هر کاری می‌کنم. ما به هم خیلی نزدیکیم.

- می‌دونم... می‌دونم... حتی این‌قدر احساس نزدیکی و صمیمیت کردی که به‌جای بیانیه رسمی، درگوشی بهم گفتی به تمامیت ارضی‌ام احترام می‌ذاری تا خیالم راحت بشه... تو چه مهربونی... خیال می‌کنی یادم رفته بااین‌که تو و چین به قطعنامه‌ها‌ی شورای امنیت و تحریم‌ من رأی دادید بازهم این‌قدر مردانگی داشتید که به رویم نیاورید و نگذارید غرب غارتگر از این فضا سوءاستفاده بکنه؟ منم گفتم همه تبلیغات مسموم رو در بارۀ تو از کتابای درسی حذف کنن.

- عزیزم باهم رفیقیم. هم‌پیمانیم. با این چیزای کوچیک که رابطه من و تو به هم نمی‌خوره. منافع من اصلاً برایم مهم نیست. توی این دنیا آدم که نباید فقط فکر منافع خودش باشه.

-آره من‌هم می‌گم که آدم نباید همه‌اش به فکر خودخواهی‌ها و منافع مردم خودش باشه. مثلاً اگه یه جوون روس به خاطر تحریم اقتصادی غرب سرپناه نداشته باشه که بتونه زندگی تشکیل بده، درآمد ثابتی نداشته باشه، امیدی به آینده نداشته باشه این زندگی سگی‌اش به چه دردی می‌خوره؟ من چجوری با وجدان راحت شب سرمو بذارم بخوابم ؟ نباید از نون شب مردمم بزنم؟ نباید برای چند دهه، پول ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را بریزم توی جیبت؟ حالا راه‌اندازی هم نشده فدای سرت.

- حق داری عزیزم من عاشق همین نگاه قشنگتم.

-من فقط تو رو توی این دنیا دارم. چین و کره شمالی و سوریه و قبیله مسوپوتامپای هم خوبن. شما کشورهای دوست و برادر ما هستید. عزیزید. دوست دوران سختی‌ها هستید. شریک راهبردی و متحد ما هستید. جز شما توی این دنیای بزرگ کی رو دارم؟ اگه ما هوای هم رو نداشته باشیم کی هوامونو داشته باشه؟ مثلاً من به تو پهباد می‌دم تو هم متقابلاً از من پهباد می‌گیری و من را در جنگ شریک خودت می‌کنی. تو صادرات گاز را زیاد می‌کنی، من صادرات گاز رو کم می‌کنم. این یعنی احترام متقابل؛ یعنی هوای هم رو داشتن.

-آره. همینطوره. قربون اون پهبادهای مامانی‌ات برم که در آسمان‌ اوکراین پرواز می‌کنند. قربون اون پایگاه نوژه‌ات برم که هواپیماهامون از اونجا پرواز کردن رفتن سوریه. قربون اون میدونت برم. حرف امروز و دیروز نیست. ما باهم از قبلنا رفیقیم. از همون وقت که شاه خائن و امریکا و انگلیس و سایر کشورهای غربی قراردادهای گلستان و ترکمانچای را امضا کردند و مجلس را به توپ بستند و تبریز را اشغال کردند و با سلاح‌های روسی به کمک صدام آمدند، فقط ما بودیم که پشت شما ایستادیم.

- ‌می‌دونم عزیزم. من فقط به تو اعتماد دارم. تویی که چند دهه است قول دادی سامانه‌های موشکی اس 300 و سوخو را بهمون بدی و روی قولت موندی که به روز بعدها بدهی! تویی که زمان کرونا بهمون قول واکسن دادی و اگرچه آخرش تمام واکسن‌ها را تحویل ندادی ولی در عوض امید به زندگی ما را در اون شرایط سخت بالا بردی. تو بودی که مذاکرات هسته‌ای را طولانی کردی تا بلکه پرونده ایران در شورای امنیت بماند و قرارداد ننگین و خفت‌بار برجام شکست بخورد و ایران دوباره سرافرازانه تحریم اقتصادی شود. تو بودی که درزمان سفر رئیسی به روسیه، قول دادی برای سرمایه‌گذاری در انرژی و ترانزیت به ایران بیایی، گرچه نیومدی ولی همون حرفات هم قشنگ بود و بهمون کلی امید داد. تویی که می‌خواهی زیرساخت‌ها و روساخت‌های سیستم امنیتی و نظارت بر جامعه رو بهمون بدی. مردم تحت ستم غرب بدبخت که ازین چیزا ندارن. امینیت-ممنیت حالیشون نیست. خلاصه خدا از بزرگی کمت نکنه. خدا یک در دنیا، صد در آخرت جزای خیر بهت بده. این غرب بی‌شعور هی می‌خواد مزاحمم بشه. مردمو می‌کشونه توی خیابون که بگن ما گرسنه‌ایم. جوونا رو می‌کشونه توی خیابون که بگن می‌خوان همون‌طور که خودشون می‌خوان، زندگی کنن. توی آمار بیکاری و فقر دست‌کاری می‌کنه. منحنی‌های تورم رو جابجا می‌کنه. شاخص‌های رشد را می بره پایین... به خدا از بس منحنی‌ها رو سروته کردم تا شاخص‌ها را مثبت کنم خسته شدم. از کت‌وکول افتادم والله.

-عزیزم نگران نباش. غرب هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه. غرب داره نابود می‌شه می‌ره رو هوا. خیالت تخت...

- ما عضو بریکس و شانگهای شدیم تا در این رابطه نقش بازی کنیم. با این‌که تحریمیم و هیچ جا حق انتقال پول نداریم ولی داریم می‌رسیم روی قله. قطار پیشرفت داره همین‌جور با سرعت برق و باد می‌ره بالا. حتی ریلمون هم داره حرکت می‌کنه، باور می‌کنی؟! داریم می‌ریم اون بالابالاها... بعدش می‌ریم تو آسمونا... تو کهکشان راه شیری... روی عرش... آسمون هفتم... گوشِت با منه عزیزم؟ قشنگه... نیست؟

-چرا عزیزم. خیلی قشنگه... حالا برو بگیر بخواب ...