یک کشتی به گل نشسته و حرکت نمیکند. افراد مختلف را میآورند و از آنها نظر میخواهند
یک استالینیست: کشتی غلط میکند حرکت نکند. پدرش را درمیآوریم و روزگارش را سیاه میکنیم، کشتی باید حرکت کند.
یک اپوزیسیون اونور آب: عرشه را بمباران کنید تا کشتی حرکت کند.
یک اسکیزوفرن: کشتی میخواست حرکت کند ولی امالفساد آمریکا مانع حرکتش شد. پرچمش را آتش بزنید تا کشتی حرکت کند.
یک مدیر دولتی: با استفاده از توانمندیهای نخبگان در اقتصاد دانشبنیان توسعه محور، و با بالغبر 1000 میلیون تن اعتبار یعنی نهصد هزار برابر هزینه ساخت برج خلیفه، مشکل سوراخ کشتی را حل کردیم و آب اقیانوسها هم به بهترین وضع مدیریت شد و کشتی به فضل الهی نهتنها در اقیانوسها حرکت میکند، بلکه در آسمانها پرواز هم میکند.
یک استراتژیست: با توجه به شعار: «مهار انفعال، افزایش سرعت» کشتی باید حرکت کند.
یک اصلاحطلب: هنوز برای اظهارنظر زود است ولی کشتی باید حرکت کند. جز این راهی نیست.
یک هوادار: به هر دلیلی که حضرت پیشوا بفرمایند، کشتی باید حرکت کند.
یک میلیتاریست: با اجرای موفقیتآمیز عملیات «قلعوقمع گلولای اقیانوسها با نفربرهای زرهی و نیروهای لجستیکی»، کشتی باید حرکت کند.
یک مقام قضایی: با توجه به عملیات پیچیده شناسایی و مجازات روزنامهنگارانی که خبر به گل نشستن کشتی را رسانهای کردند، کشتی باید حرکت کند.
یک کارشناس انرژیهای کیهانی مستقر در اینستاگرام: با همکاری کلیه چاکراها و انرژیهای مثبت کیهانی و خالی کردن ذهنها از افکار منفی مثل اجاره خانه و قیمت مرغ و تخممرغ، کشتی باید حرکت کند.
یک صداوسیما: با حضور دشمنشکن صدها میلیون نیروی مردمی روی عرشه کشتی، نقشه دشمن برای حرکت نکردن کشتی خنثی شد و کشتی بهزودی حرکت میکند.
(!)یک مسئول واقعگرا: کشتی دارد حرکت میکند. چشم بصیرت میخواهد.
یک علمالهدی: این سوراخهای کشتی درواقع همان سوراخهای نفس اماره است. زنان را بریزید توی دریا تا کشتی حرکت کند.
دستآخر یک کارشناس ناخودی از راه میرسد و میگوید:
-متأسفانه کشتی اصلاً قادر به حرکت نیست. چون از همان ابتدا طوری طراحیشده که نیروی محرکهاش فقط صرف بوق زدنش میشود!
از نامبرده اطلاعی در دست نیست!...