از انتشار نشریه شاهسون که اولین آثار طنز مطبوعاتی زبان فارسی را در خود داشت بیش از یک قرن میگذرد، طنزی که بعدها بهتناسب شرایط اجتماعی و سیاسی پیش رفت و به یک جریان در مطبوعات معاصر کشورمان تبدیل شد. کتاب «سیری در داستانهای کوتاه از نشریات طنز و فکاهی» که به کوشش زندهیاد محمد رفیع ضیایی و غلامرضا کیانی رشید فراهم آمده و اخیراً از سوی انتشارات مروارید منتشرشده راوی حرکت این جریان از طنز از سال 1286 تا امروز است.
کتاب در سه فصل سامانیافته است. فصل اول به بررسی تحلیلی سیر تحول نشریات طنز و فکاهی اختصاص دارد. این بررسی در بستر رخدادهای سیاسی و اجتماعی ایران معاصر دنبال شده است و نشان میدهد که نهتنها محتوا، مضمون و قالب طنز مطبوعاتی معاصر از شرایط سیاسی و اجتماعی تأثیر پذیرفته بلکه اصولاً حیات و سرنوشت نشریات طنز معاصر نیز با سیاست گرهخورده است. برای مثال در کتاب حاضر میبینیم که چگونه در دوره پهلوی اول نشریات سیاسی انتقادی چون ناهید جای خود را به نشریات فکاهی صرف میدهند تا اینکه از شهریور 20 تا 1332 زمینه برای حضور دوباره نشریات فکاهی سیاسی فراهم میشود.
این فصل با فهرست کاملی از نشریات طنز و فکاهی 1286 تا امروز همراه است. این فهرست به تفکیک مقاطع مهم تاریخ سیاسی ایران معاصر طبقهبندی شده که برای پژوهشگران طنز بسیار راهگشاست و کاملترین فهرستی است که تاکنون از نشریات طنز معاصر تدوین شده است. نویسندگان کتاب خود از چهرههای طنز و کاریکاتور معاصرند و این امر، زمینهساز ارائه نگاهی از درون به روند طنز مطبوعاتی معاصر و انتقال دریافتی واقع بینانه از افتوخیزهای آن است.
فصل دوم کتاب به معرفی برخی نشریات اثرگذار طنز و فکاهی تاریخ معاصر اختصاص دارد. این نشریات عبارتاند از: صوراسرافیل، ناهید، چلنگر، توفیق، کاریکاتور، توفیقیون (فکاهیون)، خورجین، گلآقا و طنزوکاریکاتور. مشخص نیست که ملاک نویسندگان کتاب برای اثرگذار بودن یک نشریه چیست. برای مثال نشریاتی چون باباشمل و حاجیبابا انتشاریافته در پیش از انقلاب و نامهآهنگر انتشاریافته در پس از انقلاب در قیاس با برخی نشریاتی که در کتاب آمده است (مثل توفیقیون) اگر اثرگذارتر هم نباشند قطعاً اثرگذاری کمتری ندارند. البته ازآنجاکه حتی همکاری منوچهر احترامی با نشریه نامهآهنگر نیز در بیوگرافی او در کتاب نیامده است، شاید این کمبود و نقصان خارج از اراده گردآورندگان کتاب باشد!... یکی از نشریاتی که در کتاب حاضر بهصورت مفصل موردبررسی قرار گرفته ناهید (1300 - 1309) است. ناهید از نشریات مهم و اثرگذار تاریخ معاصر است که در طی انتشار خود با فرازوفرودهای بسیاری روبرو بوده است و تاکنون در پژوهشهای طنز به آن پرداخته نشده است. معرفی این نشریه در این کتاب (که با نمونههایی از آثار آن نیز همراه شده) بیشک برای پژوهشگران راهگشاست و تسلط نویسنده (محمد رفیع ضیایی) روی مباحث مربوط به طنز ترسیمی، تصویری دقیق و کارشناسانه را از این نشریه در دست میدهد که حتی در مقایسه لوگوی ناهید با صوراسرافیل نیز متجلی است (هردو لوگو فرشته آزادی را به تصویر کشیدهاند که از مشرق بال گشوده و آمده و جلو اهریمن استبداد ایستاده است.)همچنین در بخشهای مربوط به نشریات توفیق و کاریکاتور نیز این نگاه کارشناسانه به کاریکاتور مشهود است. از اینرو اگرچه کتاب حاضر به بررسی آثار داستانی نشریات اختصاص دارد ولی تسلط ضیایی بر کاریکاتور و پیشینه آن، باعث شده که در آن بررسی فرمی و محتوایی طنز ترسیمی نشریات فکاهی همپای طنز مکتوب (و گاه بیش از آن) موردنظر قرار گیرد.
فصل سوم که بخش مهم و عمده کتاب است، به 55 داستان کوتاه از نویسندگان نشریات فکاهی و طنز اختصاص دارد و به علت محدودیت تعداد صفحات کتاب، بیشتر تمرکز بر نویسندگان قدیمیتر قرارگرفته است. از رهگذر مطالعه این داستانها میتوان با فضای آثار مطبوعات فکاهی و طنز معاصر آشنا شد و به روند حرکت داستانهای این نشریات دستیافت. همچنین این داستانها بهمثابه اسناد تاریخی، مخاطب را با سبک زندگی و مسائل مردم دورههای مختلف بازه زمانی موردبررسی آشنا میکنند. در میان آثار گردآمده، داستانهای خواندنی کم نیست؛ از آن جمله میتوان از داستان «اندازه گرفتند دیدند دو زرع و نیم است» نوشته پولادور به نقل از هفتهنامه توفیق و «سفر اسرارآمیز» نوشته منوچهر پازوکی به نقل از مجله خورجین اشاره کرد. داستان «بزرگداشت آقای ملنگدوست» نوشته منوچهر احترامی به نقل از ماهنامه گلآقا نیز جای خود دارد که نقل یک اثر از احترامی، قادر است عیار یک مجموعه طنز را تا حد قابلتوجهی بالا ببرد! البته برخی از آثار کتاب نیز ممکن است با سلیقه مخاطب امروزی فاصله داشته باشد ولی این مجموعه بهعنوان یک اثر پژوهشی فراتر از نگاه و یا دریافت مخاطب امروزی فراهم آمده و درصدد انعکاس روند دگرگونی ژانر داستان در نشریات فکاهی است و ازاینرو در ارزشگذاری این آثار باید تأثیری را که بر شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه خود گذاشتهاند و نقشی که در ارتقای فرمی و تکنیکی این بخش از هنر نوشتاری معاصر ایفا کردهاند در نظر گرفت و آنها را در ظرف زمانی خودشان سنجید.
یکی از مشکلاتی که در بررسیهای اینچنینی پیش روی پژوهشگران ما قرار دارد در دسترس نبودن تمام نشریات بازه زمانی موردنظر است. بااینحال به نظر میرسد کتاب حاضر در انعکاس تصویری از روند داستان کوتاه طنز و ارائه آثار نویسندگان این ژانر موفق عمل کرده است، چراکه بیشتر نویسندگان داستانهای طنز، در نشریات مختلف قلم زدهاند و در صورت دسترسی نداشتن به نشریهای، میشود آثارشان را در نشریات قابلدسترس دیگر جست.
داستانها به ترتیب حروف الفبایی نام نویسندگان ترتیب یافته است. شاید اگر آثار بهتناسب زمان انتشار نشریات نظم مییافت مخاطب میتوانست به درک واقعیتری از روند رشد و حرکت شکلی و محتوایی داستانهای طنز در طی زمان برسد، اگرچه نظم الفبایی برای دستیابی به نام نویسندگان موردنظر کاربرد بیشتری داشته باشد.
داستانهای کتاب با زندگینامه نویسندگان و نیز منبع آثار آمده است. البته زندگینامهها ازنظر حجم و محتوا یکدست نیست. برای مثال بیوگرافی علیاکبر دهخدا شامل بررسی تحلیلی سیر حرکت او در طنزپردازی و طنزنویسی و تأثیر او بر جریان طنز معاصر است درحالیکه این بررسی تحلیلی در مورد دیگر نویسندگان بکار نرفته است. گاهی نیز منبع اثر مشخص نیست و یا فاقد زندگینامه نویسنده است که احتمالاً این امر پیامد دردسترس قرارنداشتن آرشیو تمام مطبوعات طنز عصر حاضر است.
کتاب در بررسی نشریات معاصر اطلاعاتی جالب به مخاطب امروزی ارائه میدهد. برای مثال او را با تصویر جدیدی از چهره بزرگ علوی داستاننویس معاصر، بمثابه نویسنده داستانهای فکاهی در نشریه چلنگر روبرو میکند. همچنین ردپای برخی از آثار داستانی معروف و ماندگار معاصر را میتوانیم در چلنگر ببینیم، از «قصه عینکم» نوشته رسول پرویزی (که برگرفته از داستان «نوردیده» در چلنگر است) گرفته تا «ماهی سیاه کوچولو» نوشته صمد بهرنگی (که بسط یافته داستان «ماهی قرمز شجاع» این نشریه است). همچنین در کتاب، داستانی خواندنی با عنوان ماهی گلی از پرویز شاپور آمده که حاصل ذهن خلاق و شاعرانه اوست؛ داستانی که حسین توفیق در پرورش آن نقش داشته و حیف بود که در بایگانی مطبوعات طنز بماند و خاک بخورد!
در کتاب حاضربرخی اشتباهات چاپی و یا تایپی نیز بچشم میخورد که امید میرود در چاپهای بعدی تصحیح شود. برای مثال در صفحه 35، نام نشریه خوشخنده، خوش خند چاپشده است. در صفحه 52، نام محمدامین محمدی، محمدامین محمد چاپشده است. در صفحه 212، ترجیح بندآمده که ترجیعبند بهعنوان یکی از قالبهای شعری صحیح است. در صفحه 63، نام نشریه مش حسن بهاشتباه، مشد حسن آمده است.
نکته آخر آنکه مناسب بود اگر نویسندگان عنوان کوتاهتری را برای کتاب برمیگزیدند و از :«سیری در...» به عنوان نام فرعی کتاب استفاده میکردند.
درمجموع به نظر میرسد در شرایط کمبود منابع نظری طنز، کتاب حاضر میتواند دریچههایی را برای تحقیق پیش روی پژوهشگران بگشاید و مطالعه داستانهای آن مخاطب کرونا زده امروز را کمک کند که ذهنش کمی بیاساید و نفس بکشد، گرچه این حسرت نیز با مخاطب همراه است که کاش زندهیاد ضیایی در بین ما بود و با دیدن ثمره زحماتی که برای تدوین این مجموعه ارزشمند همراه دیگر نویسنده کتاب (غلامرضا کیانی رشید) متحمل شده، در این حس خوب با مخاطب شریک میشد...