دور دنیا در هشتاد و چند روز

وقتی آماندا پائولینو از دار دنیا رفت، یک خانه‌ی نقلی کلنگی داشت. به ورٌاث ریز و درشتش وصیت کرده بود که خانه اش دست هر کسی بیافتد، بجز سازمان املاک خالی. از آن طرف سازمان املاک خالی هم مدعی بود خانه دربست مال اوست و نه هیچ کس دیگری. تا مدتها رسانه های ملی- میلی ماندانائو عرصه‌ی جاروجنجال‌هایی بود که مخالفین و موافقین خانم آماندا آفریدند که ما برای عبرت گذشتگان و حالان و آیندگان، بدین‌وسیله آن‌ها را رونویسی می کنیم:
*یک رهگذر اتفاقی: والله خیلی خوبه. من که راضیم. خونه مال سازمان املاک خالیه.
* یک مفسٌر تاریخ: از نظر قانونی هیشکی اختیار مال خودشو نداره. اینو تاریخ ثابت کرده...
*یک مغازه دار عبوری: ما باید اتحادمان را حفظ کنیم و جلو سوئ استفاده‌ی دشمن رو بگیریم. خونه مال سازمان املاک خالیه.
* یک مربی فلسفه‌ی قلمبه سلمبه‌ی عصر جمعه: این لیبرالیسم های منحطی که در جوامع غربی است، نتیجه‌اش همین می‌شود که یکی به طرزغیرعقلانی با بی شرمی هر چه تمام تر بگوید که من اختیار خانه‌ی خودم را دارم. نخیر، شما غلط می‌کنی اختیار خانه‌ی خودت را داشته باشی. می زنیم توی سرت...
*یک استاد در همه‌ی زمینه ها : خوب خانوم آماندا از لحاظ سایکولوژیک یک نفس اماره ای داشتند که اون سرش ناپیدا... ایشون به شیوه ای غیر منطقی فکر می کرد خونه ای که ایشون منطقاً صاحبشه واقعاً صاحبشه در حالی که ایشون غلط می کرد همچین فکری می کرد و از لحاظ اصول منطق ثابت شده است کسی حق دارد که واقعا فکر می کند که حق دارد..
*یک بساز بفروش: هرآدم صاحب منطقی باید این حقیقت را درک کند که حق، از دسته‌ی کلنگ بیرون می آید. آماندا می بایست از صاحبخانگی اعلام برائت می کرد. در حالی که اون خدابیامرز متاسفانه فکر ایستایی داشت و راجع به مقدرات زمانه چیزی بارش نبود.
* یک واقع بین: خوب خداییش این خونه مال خانوم آماندا نبود... حالا اگه واقعیات چیز دیگه ای می گن چاره ای نیست جز این که واقعیات را عوض کنیم.
* یک لیبرالیست اعتدال‌گرا: ما به انتخاب خانوم آماندا احترام می گذاریم. بله...خونه مال سازمان املاک خالیه...
*یک سخنگوی مردم خوب و نجیب و شریف: خانوم آماندا با رای خودش نشان داد که خانه را دربست مال سازمان املاک خالی می داند. خانوم آماندا با رای خودش گفت که توی دهن مخالفان سازمان املاک خالی می‌زند. خانوم آماندا با رای خودش نشون داد که چوب توی آستین مخالف سازمان املاک خالی می کند. امیدواریم که همه صدای رای خانوم آماندا را شنیده باشند. ما به نام ایشان دمار از روزگار مخالفان سازمان املاک خالی برمی داریم.
*یک سخنگوی وجدان عمومی: مگر این مردم شریف وغیرتمند مرده باشند که اجازه دهند یک نفر خانه خودش را غصب کند بنشیند توش و خودش را با وقاحت هر چه تمام‌تر باد بزند. پدرآماندا را درمی‌آوریم.
*یک همسایه: آماندا بارها توی این چهاردیواری کشک بادمجان درست کرد. بارها توی همین حیاط رخت پهن کرد؛ با این‌که دوره‌ی رخت پهن کردن گذشته. الآن دیگر رخت‌ها را پهن نمی کنند، معمولاً دراز می کنند و این می‌رساند که حق با سازمان املاک خالی است.
*یک قانون‌گرا: ما باید تابع قانون باشیم. چون خانوم آماندا وصیت کرده، خانه قانوناً مال سازمان املاک خالی است ...
(انتشار یافته در ماهنامه‌ی خط‌‌ خطی)