نمیدانم آیا شهرداری معظم پایتخت در دستگاه اداری عریض و طویل نظرسنجی خود، بخشی را به سنجش بازخورد بیلبوردهای تبلیغاتیاش نزد شهروندان اختصاص داده یا نه؟ اگر آری، ممنون خواهم شد اگر بگوید از زمان نصب بیلبوردهایی مبنی بر اینکه تنبلی و بیکاری بد است و کارکردن امر پسندیدهای است و آدم بیکار در معرض وسوسه شیطان، افزایش وزن و سکته قلبی قرار دارد، بهجز دستاندرکاران تهیه و نصب این بیلبوردها چند نفر دیگر سر کار گذاشته شدهاند؟ چند آدم بیکار و عاطل با خواندن آنها نور هدایت در دلشان تابیده و خودشان را جذب بازار کار کردهاند و دعا به دین و دولت شهرداری میکنند که با ارشادات بجا و بهموقع خود، آنها را از گرداب ویرانگر بیکاری و تنبلی نجات داده است؟ و درنهایت، چند درصد با خواندن این بیلبوردها، از کوره در رفتهاند و گفتهاند: «اصلا من دلم میخواهد بیکار و تنبل باشم، به شهرداری چه مربوط؟!» که حتی این استدلال غریب هم، در چارچوب تعریف اختیارات مغفولمانده شهروندی، چندان هم حرف بیربطی نیست!
(انتشاریافته در روزنامه شرق)