فرهنگ و هنر در سالی که گذشت
اجرا در اشترانکوه
در سالی که گذشت بسیاری ازکنسرتهای موسیقی، مطابق معمول سنواتی لغو شد. اگرچه عدهی قلیلی از افکار عمومی ممکن است
خیال کنند هرکی هرکی است ولی به گفتهی ناظران آگاه، لغو برنامهی کنسرتها خوشبختانه کاملاً قانونمند است و قانونش هم این است که اگر کنسرتی از ارشاد مجوز بگیرد و با مراکز ذیربط و بیربط هم از قبل هماهنگ کند باز هر لحظه ممکن است اجرایش لغو شود. وزیر ارشاد هم در این میان در توجیه لغو کنسرتها گفت که گاهی مشکل از کنسرت و اجرا نیست بلکه از تماشاچیهاست. از اینرو در یک جمع بندی عناصر معلومالحال زیر به عنوان مقصرین لغو کنسرت معرفی میشوند:
خواهرانی که از محل برگزاری کنسرت تا شعاع یک کیلومتری آن در مقام خواننده و نوازنده و منشی و راننده و تدارکاتچی و تماشاچی و فروشنده بلیط و رهگذر خیابان حضور داشته اند؛ سعدی شیرازی و ابوسعید ابوالخیر و معینی کرمانشاهی ؛ اتحادیهی صنف تولید کنندگان ساز، شرکت اتوبوسرانی، باجههای بلیط فروشی سالنها، مسئولان نور، صدا، بوفه، سوپردریانی، مقامات مربوطه و غیره بابت زمینه سازی مقدمات برگزاری کنسرت و در نتیجه برهم خوردن آن. لذا پیشنهاد میشود از سال بعد مجوزها برای اجرا در قلهی اُشترانکوه صادر شود، اینطوری هم گروههای موسیقی اینقدر سرگردانی نمیکشند و هم عزیزان مسئول و غیرمسئول مجبور نیستند وقت و نیروی خودشان را بابت لغو کنسرتها تلف کنند، البته اگر اینبار حضور شنیع و غیراخلاقی مرغان هوا به عنوان تماشاچی باعث لغو کنسرت نشود!
***
"زمستان سخت" و اتهام سیاه نمایی!
سال 94 هم طبق معمول سنواتی نمایشگاه کتاب برگزار شد. طبق معمول سنواتی مقادیر معتنابهی آش رشته و کوفته تبریزی و ژامبون گوشت تنوری و ساندویچ مغز و سایر نقاط، آب از دهان خریداران نمایشگاه کتاب سرازیر کرد و اهمیت تاریخی جایگاه کباب را در قیاس با کتاب به رخ عزیزان بازدیدکننده کشید. اگرچه در دولت جدید شرایط چاپ و نشر به سختی سالهای پیش نبود، با این حال طبق معمول سنواتی تعدادی از کتابهای نمایشگاه علیرغم داشتن مجوز، از سوی مراکز غیرارشادی جمع آوری شدند و به سزای حضور قانونی زشت خود در نمایشگاه رسیدند. دنیا را چه دیدهاید، میشود تصور کرد که این اتفاقها هم در نمایشگاههای کتاب کهکشان راه شیری بیافتد:
ملاقات با بانوی سالخورده تذکر انضباطی گرفت.
سیمای زنی در میان جمع به مرخصی استعلاجی رفت.
همهی مردم برادرند به توهین و افترا نسبت به برخی از مردم که برادرترند متهم شد.
نگران نباش در مظان اتهام اعتیاد به تماشای اخبار تلویزیون ملی قرار گرفت.
اتحادیهی ابلهان متهم شد که زیاد دور و بر سیاست می پلکد.
در جستوجوی زمان از دست رفته به جرم ایجاد مزاحمت برای عشق سالهای وبا مورد پیگرد قرار گرفت.
بار هستی، متهم شد که به خاطر سنگینی و بدباری،کمر و ستون فقرات و سایر نواحی آیندگان و روندگان را از حیٌز انتفاع انداخته است.
در ستایش دیوانگی به خاطر افشای اخبار طبقهبندی شدهی تاریخ بشر محکوم شناخته شد.
زمستان سخت به سیاهنمایی متهم شد.
... و در نهایت،
قلعهی حیوانات مشکل خاصی پیدا نکرد !...
***
آیتمی که دنیا را تکان داد
حیف که زمان گذشت و ساعت 8760 با نواخت وگرنه به خاطر رخدادهایی که طی سال گذشته در سیما افتاد می شد منشی تلفنی زیر را برای مرکز نظرسنجی این سازمان راه اندازی کرد:
شما با سیما تماس گرفته اید. اگر پزشکید و خواهان نقره داغ شدن دستاندرکاران سریال "در حاشیه" برای شوخی با برخی پزشکان هستید رقم1، اگر از مسئولان وزارت بهداشتید و می خواهید اجداد تمامی عوامل سریال "در حاشیه" جلوی چشمشان ظاهر شود ( به خاطر ادعای واهی وجود ابرو بالای چشم برخی پزشکان عزیز) رقم2، اگر ازکن فیکون شدن کهکشان راه شیری به خاطرپخش یک آیتم برنامهِی فیتیله هراس دارید عدد3، اگر معتقدید قطع برنامه فیتیله، تعلیق دست اندرکاران و نویسندگان و بازیگران و دوربین و نودال و خانواده محترم رجبی هم چیزی را حل نمی کند و خواهان اشد مجازات برای کلیه دست اندرکاران و مسببن این برنامه در ملا عام هستید عدد4، اگر فیلم خصوصیای- چیزی از یکی از بازیگران، مجریان ، خوانندگان، رانندگان، مسئولین خدمات و تدارکات و غیرهی صدا و سیما دارید که آنها را از کار بیکار می کند و به خاک سیاه مینشاند پس از ارسال آن به کلیه شبکههای اجتماعی رقم 6 را شماره گیری نمایید. اگر هم راجع به سطح برنامهها و خبرها و سریالها و فیلمها نظر یا پیشنهادی دارید منتظر بمانید تا علف زیر پایتان سبز شود…
***
جلالخالق...مگر ممکن است؟
در یک روز زمستانی وقتی آدمها سرگرم زندگی خودشان بودند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم داشتند کار خودشان را میکردند و هوا بس ناجوانمردانه گرم بود مجوز نمایش فیلم خواب تلخ بعد از 11 سال دل دل کردن مسئولان حفظ نوامیس و سایر چیزهای مردم، صادر شد. با اینحال دنیا همانطور قرص و محکم ایستاد و ابر و باد و مه و خورشید و فلک کار خودشان را کردند و زندگی همچنان جریان یافت... جلٌ الخالق... مگر ممکن است؟!
***
یحیی حرف میزند، ما عمل میکنیم!
گرمای زمستان امسال مقارن شد با استقبال گرم خیل عظیم 40،50 نفرهی عزیزان دلواپس کاشانی از فاطمه معتمد آریا. این عزیزان که به گفتهی خبرگزاری فارس احساساتشان ازجلسهی نقد فیلم "یحیی سکوت نکرد" جریحه دارشده بود معتمدآریا را شدیداً مورد ارشاد قرار دادند. شدت این ارشاد به حدی بود که ارشاد نیز سکوت نکرد. وزیر ارشادگفت :" حمله به معتمدآریا مورد تایید ما نیست "وبدینوسیله قاطعانه تکلیف جماعت هنرمند وهنردوست و دلسوخته و دلواپس را بهطور همزمان روشن کرد! ما هم با احساسات جریحهدارشدهی مردم انقلابی مذکور گفتوگویی ترتیب دادیم که میخوانید:
-شما خودتان را معرفی کنید؟
-من احساسات مردم انقلابی هستم که با سفر یکی از بازیگران حاشیهساز سینما به کاشان متاسفانه مورد ضرب و جرح واقع شدم، آنهم چه جور...
- میشود توضیح بدهید دقیقًا چه شد؟
-شما آن روز میآمدی جلوی در سینما و شرح این مصیبتها را از زبان برادران دلواپس ما میشنیدی ... حرفایی میزدند که زبان از تکرارش قاصراست...
-بله ممنون....همان قاصر بماند خوب است... اینجا خانواده نشسته...
-در هر حال برای علم و فرهنگ و هنر باید این مشقتهارا تحمل می کنیم. چکار می شود کرد؟!
-حالا مشخص شده دلیل ضرب و جرح شما دقیقا چه بوده؟
-هنر اپوزیسیون نمایی و تقابل خودنمایی شنیع خودباخته هنرمندنماها و متاسفانه برخی مسئولین و سالن سینما و تقابل برای خودنمایی دورهی فعالیت لجبازان هنری.
- بله. دقیقا متوجه شدم... ولی این هنرمندان اجازهی کار دارند. در چارچوب قانون دارند فعالیت هنری میکنند.
- خیلی ها در چارچوب قانون دارند فعالیت هنری میکنند. مثلاً گروه های موسیقی، گروه های تئاتر، خوانندهها، نوازندهها، سینماگرها.این که دلیل نمی شود چون مجوز کار دارند بتوانند کار کنند... مملکت حساب و کتاب دارد.
-خب حالا حالتان چطور است؟
-فعلا با تدابیری که برادران انقلابی جلو و پشت در سالن نقد سینما و توی راه و بالای سقف ماشین آن هنرپیشه معلوم التصویر و روی موتور هوندا به کار بردند خوشبختانه بهترم .
- پس با توجه به این تدابیری که گفتید شما پیش بینی می کردید که مراسم اینجوری بشود؟
-بله. ما نگرانیهای جدی داشتیم که آنرا از قبل اعلام کردیم ولی متأسفانه کسی توجه نکرد.
-می شود بگویید نگرانیهایتان چه بود؟
-نگران بودیم از اینکه بریزیم و برنامه را بههم بزنیم.
-ولی اگر نمیریختید و برنامه اجرا می شد چه اتفاقی می افتاد؟
- اتفاقش این بود که فکر می کردند در چارچوب قانون در این شرایط حساس پساتحریمی می توانند برنامه اجرا کنند و این خیلی زشت است..
-در پایان حرفی برای مردم ندارید؟
-ما کوچکتر از آن هستیم که حرفی داشته باشیم. یحیی و وزیر ارشاد حرف میزنند، ما عمل میکنیم...
***
بحث شیرین مجسمه
هر جا سخن از فرهنگ و هنر است نام مجسمه میدرخشد. هنوزاز سرنوشت ستارخان و باقرخان و صنیع خاتم و استاد معین و استاد شهریار و مجسمههای دیگر که از سه چهار سال پیش به این طرف در روز روشن و یا شب تاریک از میادین و پارکهای تهران غیب شدند اطلاعی در دست نیست که خبر رسید برخی از مجسمههای موزه کاپیتولینی رم در آستانه بازدید رییس جمهور از این مکان رفتند توی قوطی. این عمل شاهدی بر اظهار نظر برخی مسئولین مربوطه و غیرمربوطه است که در ارتباط با غیب شدن مجسمه های تهران می گفتند کار، کار استکبار جهانی وآمریکا و ایتالیا و اینگیلیس است. البته برخی نیز گفتند این امربخصوص توی قوطی رفتن مجسمه"ونوس کاپیتولینی" با قدمتی دو هزار ساله نشان از سرپوش گذاشتن تمایلات پنهان جوامع غربی مبنی بر صدور انحطاط فرهنگی در قالب روابط اقتصادی است که مخالف عزت ماست.نشان به آ« نشان که عزت ایران هنگام امضای قراردادهای اقتصادی میان مقامات ایرانی و ایتالیایی زیر سم اسب مارکوس ائورلیوس مجسمه ایتالیایی قرار گرفت و پایمال شد.ر همین کاشفان اعلام کردند که مارکوس ائورلیوس آنتونیوس یکی از پادشاهان رم باستان که ایرانیان را در عصر پارتیان و سلسله اشکانی شکست داده پس از آنکه بر ژرمن ها یعنی اروپایین پیروز شده استو.. فاتح جنگ ایتالیا با ایران بوده است و در زمان او بخشی از عراق از ایران جدئا شده است. این در حالی بود که سالهای پیش از آن تلاش البته بحث شیرین مجسمه ها به همین جا ختم نشد. بر اساس کشفیات نظربرخی مسئولان کشف نیمههای آشکار و پنهان، سم مجسمه اسبی که دکتر روحانی کنارش با مقامات ایتالیایی در موزه قرارداد امضا کردند، متعلق است به سردار رومی. از این رو به نظر می رسد ایتالیاییها تلویحا خواسته اند هیات ایرانی را تهدید کنند که اگر قرارداد را امضا نکند ترکمنستان را میگیرند! از اینرو پیشنهاد می شود تا دیر نشده ما پاتک بزنیم و با شعارهای:"مرگ بر مارکوس آئورلیوس"، "آئودلیوس،آئورلیوس ننگ به نیرنگ تو، خون پارتیها می چکد از چنگ تو"، ما آئورلیوس را زیر پا میگذاریم" و "آئورلیوس هیچ غلطی نمی تواند بکند" مشت محکمی بر دهان آئورلیوس جنایتکار و سایر خونخواران ئتاریخ از جمله آتیلا و گالیگولا بزنیم.
پرواز بر فراز آشیانهی تاریخ
سال 94 با همهی اتفاقاتش به تاریخ پیوست. ما هم در همین ارتباط فهرستی از به تاریخ پیوستهها تهیه کردیم که میخوانید:
*يک شاعر پست مدرن به تاريخ پيوست، تاريخ دچار سوئ هاضمه شد..
*یک نویسندهی رمانهای عامهپسند به تاریخ پیوست، ذهنِ تاریخ بشکن زد و به مرخصی استعلاجی رفت.
*يک سازندهی سریالهای تلویزیونی به تاریخ پیوست، تاریخ خمیازه کشید و چرت زد.
*یک کاربر فضای مجازی به تاریخ پیوست، تاریخ با مشارکت پروفسور حسابی و انیشتین و کوروش کبیر و سیمین بهبهانی(استاد دانشگاه) از نو نوشته شد.
*یک مدير دلسوز سابق به تاريخ پيوست، تاريخ خودش را جمع و جور کرد و کشید کنار.
*يک سياستمدار به تاريخ پيوست، تاريخ کلاهش را سفت و سخت چسبيد.
*يک روزنامهنگار به تاريخ پيوست، تاريخ دلواپس شد و نشاندش وسط چارچوب دروازهی ابدیت.
*يک انقلابي به تاريخ پيوست، تاريخ پوزخند زد.
*يک ورزشکار به تاريخ پيوست، تاريخ بوق زد و شلنگ تخته انداخت.
*يک موسیقیدان به تاریخ پیوست، تاریخ ، سیم میکروفن ابدیت را به شکل خودسرانهای قطع کرد. (ماجرا تا ابد در دست بررسی است.)
*يک وبلاگ نويس به تاريخ پيوست، تاريخ رمز عبورش را پرسيد و فيلترش کرد.
*يک فعال حقوق بشر به تاریخ پیوست، تاریخ عکس العمل خاصی نشان نداد و رفت سرِ بندِ بعدی...
*یک زن به تاريخ پيوست، تاريخ گفت: خواهر، کفنتو درست کن.
*يک فاتح به تاريخ پيوست، تاريخ خودش را خلع سلاح کرد و تکرار شد...
سال خوب و خوشی در پیش داشته باشید.
(انتشاریافته در ویژهنامهی نوروزی تجربه)
نظرات (1)
سلام
نوروز پیروز باد، البت اگر تو ساید خونتون یخی بمونه،
عیدتون محول باد، البت اگر نویزهای بی سر و سامان ول شده در فضا سونامی سرطان را کند کنند،
روزهای سالتون خوش باد، البت اگر تقویم ها و سررسیدهامون صادق باشند و اوصاف حقیقی ما را بنویسند.
Posted by میرناصر بوذری | March 22, 2016 11:46 AM