طنزی که به بهانۀ فضای اسیدی اینروزها برای ایسنا نوشتم:
در جوامع امروزی، از نقطه نظر علمی، سیر تاریخی یک یا چند رخداد، معمولاً میتواند اینگونه باشد:
مرحلۀ 1: روز واقعه
اتفاق میافتد. اتفاق میافتد. اتفاق میافتد. اتفاق میافتد ...(تا اینجا شد حداقل چهار تا اتفاق). ..و هنوز هیچ چیز مشخص نیست...
مرحلۀ 2: انگشتها و آدمها
خبر پس از چند روز از سوی یک رسانۀ معلومالحال (که مذبوحانه فکر میکند وظیفهاش اطلاعرسانی است) پخش میشود. خبر در بعضی روزنامهها و سایتها و رسانههای اجتماعی و نشستهای خانوادگی معلومالحال میپیچد. انگشت سرگردان اتهام به اینسو و آن سو حرکت میکند. سرنشینان تاکسیها نچ نچ میکنند. عابران پیاده حرفهایی میزنند که زبان (لااقل اینجا) از بیان آن قاصر است. عابران سواره شیشهها را بالا میکشند. شاعران شعر بدون مجوز میگویند. هنرمندان محکوم میکنند. کاربران فیسبوک آه میکشند و شر میکنند و لایک میزنند. کارشناسان و کارناشناسان مقاله مینویسند. سیمای وطنی به انعکاس وضعیت اسفبار خرسهای قطبی در ایالت اتاوای جهانخوار میپردازد و چهرۀ پلید جنایتکاران صهیونیست قطب شمال را افشا میکند...و هنوز هیچ چیز مشخص نیست.
مرحلۀ 3: زنان مریخی، مردان مریخی
برخی مسئولین مربوطه، پیشاپیش مجرمان را (از طریق رمل و اسطرلاب) ریشهیابی اجتماعی و روانشناسی میکنند. برخی معاونان امور زنان ریاستجمهوری، پیشاپیش تدابیر حوزه بازدارندگی قانونی خشونت علیه زنان را از راستا و درازا و پهنا ریشهیابی میکنند و بدینوسیله با سخنگفتن به زبان مریخی، تسلای خاطر آسیبدیدگان را طریق پرت ساختن حواس آنها فراهم میسازند. برخی مسئولین مربوطه، پیشاپیش و از طریق ارتباط با عالم غیب، سازمانیافتگی حرکت را تکذیب میکنند. برخی مسئولین مربوطه، پیشاپیش و از طریق ارتباط با عالم غیب، سازمانیافتگی حرکت را تایید می کنند و آن را به استعمار و استکبار و صهیونیستها ربط میدهند. برخی مسئولین مربوطه قول میدهند ماجرا را پیگیری کنند...و هنوز هیچ چیز مشخص نیست.
مرحلۀ 4: کاشفان فروتن سرنخ
کاشفان فروتن سرنخها، در راستای جرایم اینترنتی و اخلاقی و رفتاری و پوششی و ....ببخشید...این جملهها مال یک مطلب دیگر بود، با هم قاطی شد...علیالحساب هنوز هیچ چیز مشخص نیست!...
نظرات (5)
آنچه كه براي من مشخص است همين است كه نوجواناني بازي كودكانه اسيدبازي را آغاز كردند در حالي كه خودشان كور بودند و بزرگترهايشان به عاقبت كار كور هستند و دختران اين مملكت را هم كور مي خواهند و باز براي همه مشخص است كه دختران مضروب و مظلوم با چهره و روحيه اي بهمريخته كور نشدند و باز براي من مشخص است كه حتي با فرض پذيرش و قبول حكم "اسيدبازي خوب است" آيا مي توان شهري و كشوري را ترسيم كرد كه چندين ميليون دختر اسيدزده محجبه دارد و چندين ميليون دختر محجبه هراسناك از احتمال اسيدبازي نابخردانه و باز بر چنين جوانان فرزانه اي بر خود بباليم.
Posted by ميرناصر بوذري | October 25, 2014 12:16 PM
شایعه پراکنی نکن !
مگه چه اتفاقی افتاده ؟؟؟!!!!!
چند مورد اسید پاشی که اینهمه هیاهو نداره !!
شاید طرف، پروژه اسید شناسی داشته و میخواسته نتیجه آزمایشات خود را بصورت عملی ببینه !!
به نظر شما ایرادی داره ؟؟!!
Posted by آقای جیغ جیغو | October 25, 2014 2:38 PM
هر واقعه ی بدی وقتی یکبار یا دوبار اتفاق افتاد، آدم حواسش رو جمع میکنه که دیگه تکرار نشه. ولی همونطور که اشاره کردید اینجا هرچیز بدی باید حداقل چهار دفعه اتفاق بیفته تا بعد ما مواظب باشیم که به دفعه ی پنجم نرسه!
Posted by Anonymous | October 26, 2014 8:33 PM
طنز عاشورایی
از زبان یکی از کارگزاران دربار یزید به بیرون درز کرده که خلیفه مسلمین یزید بن معاویه در ایام حج مولا حسین بن علی و زمانی که خلیفه می خواسته دستور پیگیری و تهدید ایشان را بدهد؛ به اطرافیان خود در دربار می گوید: ما این کار را می کنیم چون می خواهیم اسلام حقیقی، که منتسب به رسول الله است پیاده کنیم! و در این راه در اولین قدم موظفیم تبعیت تام اولاد علی را تحقق دهیم و در غیر این صورت همه ایشان را کشته و نابود می کنیم و بازماندگانشان را هم به اسارت و سختی می اندازیم.
Posted by میرناصر بوذری | November 3, 2014 9:49 PM
سلام
خواندمت استاد
به ما هم سربزنید
Posted by راشدانصاری | November 12, 2014 8:48 AM