-شهرداری منطقه؟! آدرسش سرراسته. ببین خواهرم! مستقیم همین راهو میری. چارراه اولو رد میکنید...آهان...بله...درسته...همون چارراهی که همیشه سه تا دختر بچه سرش وایسادن و تا شب نصفهشب فال حافظ میفروشن و اسفند دود میکنن....بعدش اولین خیابون میپیچید دست راست. جسارته، میبخشین...همون جایی که همیشه یکی، دو تا خانوم پاش وایسادن و ماشینا که رد میشن میایستن و براشون بوق میزنن...حالا خانوما بالأخره سوار میشن یا نمیشن نقل دیگهایه...گفتین عجله دارین؟! ببخشین...حرف تو حرف اومد...آره داشتم میگفتم...اونجارم رد میکنین...کوچه اول نه، کوچه دوم...همون جاییکه چند تا جوون میپلکن نمیدونم چی رد و بدل میکنن...هم دختر، هم پسر...چی خیال کردین؟! ببخشید که اینجوری میگم....آدرس میدم که گم نکنید...خلاصهاش میرسین به یک پیرزنی که از صبح سحر تا بوق سگ روی زمین بساط لیف و کیسه و جوراب و خلال دندون پهن میکنه میفروشه...نمیدونم، خدا عالمه ولی میگن شوهرش معتاده و چند سر عائله...ها؟! ببخشین...حرف تو حرف اومد...خلاصهاش همونجا درست صد متر جلوتر، کنار دیوار همون خونهای که چند وقت پیش خبرشو لابد شنیدین که یه مردی زنشو... آقا جریانش تا یه مدتی...حالا هیچی، ببخشید...خلاصه میرسید به شهرداری...خدارو شکر قسمت کارمندارو هم گلاب به روتون، روم به دیوار زنونه - مردونه کردن تا بانوان تکریم بشن...آره...یه همچین چیزی...ایجاد محیط و فضای مناسب برای بانوان و پردههای عصمت و انقلابی و جلوگیری از ابتذال...البته قصد جسارت نداشتم، میبخشید. اینارو بعضی آقایون مسئولا گفتن....خلاصهاش آبجی! شهر امن و امان شده ...خیالتون تخت...ببخشید که سرتونو درد آوردم......مفصل آدرس دادم که یه وقت خدای نکرده راهو گم نکنید...
(انتشار یافته در ایسنا)
نظرات (2)
سلام
اين پست تون واقعا احسنت و باريكلا داره
انتخاب اين سوژه خيلي برام جالب بود
شايد اگر مي خواستيد مثلا از انقلاب آدرس منطقه حكيميه رو بديد ديگه يكك تاب جامعه شناسي كاملي مي شد كه خيلي هم بجا و مناسب بود.
به يك خانم معلم ديني و قرآن كه از سر اتفاق مادر فرزندان مونم هست گفتم آنچه كه شما در اين پاساژ بگم يا فروشگاه بزرگ فيس بوك مي بيني كه مثل يك شهر فضايي است و از هر دري يك اتاقي يك تابلويي نصب شده و يك دلي يك زباني يك قدم و قلمي خودنمايي مي كندو كه همه جور آدم و همه جور فكر و تقاضا توش پيدا مي شه اي عزيز مادر نتيجه همان تدريس هاي شما است خوب تماشا كن و ببين هر غلطي كه هست از دست پخت خودته حالا بيا و جمش كن. هي نگو چرا در صفحات فيس بوك گيسوان و سرها و دل ها پريشونن؟ اين ها نشان از پريشوني افكار دارند كه فعلا كار از بهداشت و درمان ديگران ديگر گذشته و فقط شايد اگر بتونيم خيلي هم خدا و زمين وآسمونم لطف كنند كلاه خودمون رو دريابيم.
Posted by ميرناصر بوذري | August 13, 2014 10:37 AM
چقدر زیبا نوشتید
Posted by انصار امینی | September 8, 2014 10:54 PM