با مسئولان سلامت قرار گذاشتیم که در ابتدای هر فصل یک ضمیمه 32 صفحه ای طنز در قطع رقعی همراه مجلۀ سلامت چاپ کنیم.اولین شمارۀ این ضمیمه الآن روی پیشخوان روزنامه فروشی ها است. پیش از این نیز هر چند وقت ضمیمۀ طنزی برای سلامت تهیه می کردیم ولی شکل صفحات لایی این نشریه را داشت و اینطوری مستقل نبود.در این شماره آثاری از رضا ساکی، شهرام شهیدی، دکترمسعود کیمیاگر، علی زراندوز، مهدی دهقانی، عبدالله مقدمی، فاضل ترکمن، سیدعلی میرافضلی، حسن غلامعلیفرد، حسین یعقوبی، محمدعلی مومنی، مریم پورثانی، مهرداد صدقی، آیدین سیارسریع، نسیم صباغان و نسیم عربامیری چاپ شده است و با کاریکاتورهایی از فیروزه مظفری و نوید شریفی همراه است. اگر عمری همراه با بقیۀ امکانات باشد قرار است چاپ آن در ابتدای هر فصل تداوم داشته باشد. اگر نظری یا پیشنهادی بود استقبال می کنیم و خودمان هم مطلبی در این شماره داریم که اینطوری است:
مرغابی ها و لاک پشت،از منظر نشانه شناسی سلامت
اکنون که تابستان گرم و طولانی را پیش رو داریم، می خواهیم "حکایت مرغابی ها و لاک پشت" را از منظر نشانه شناسی سلامت بررسی کنیم،تا درس عبرتی باشد برای تمامی مرغابی ها و لاک پشت های تاریخ بشریت که به بهانۀ واهیِ خشک شدن آبگیرها در فصل تابستان،زادگاه خود را ترک می کنند.
می دانیم که دو مرغابی و یک لاک پشت در آبگیری زندگی می کنند.آیا مرغابیها و لاک پشت با هم ارتباط خویشاوندی دارند؟پاسخ منفی است.هیچ نشانه ای از نظر فیزیولوژیک در دست نیست که مرغابی و لاک پشت را در یک گروه خویشاوندی قرار دهد.از این رو می توان تصور کرد که ارتباط میان مرغابی ها و لاک پشت،ارتباط دوستی میان گروه همسالان است.به یاد بیاوریم که با آغاز تابستان،وقتی برکه خشک می شود،مرغابیها تصمیم می گیرند که به جای دیگری کوچ کنند ولاک پشت به آنها می گوید:"منو با خودت بِبَر."و مرغابیها می گویند:"عمراًبشه با ما بیای."آیا مرغابیها و لاک پشت به یک گروه ناهمجنس تعلق دارند که مرغابی ها در برابر اصرار لاک پشت اینچنین عکس العمل نشان می دهند؟حکایت در این مورد سکوت کرده است،تا سلامت اخلاقی و روانی ساکنین آبگیردر انظار جهانیان تحت الشعاع حرکات مذبوحانۀ گروه معدودی لاک پشت نما و مرغابی نما قرار نگیرد .حال می توانیم این سوال را طرح کنیم که چرا لاک پشت این همه بر رفتن اصرار دارد؟ آیا لاک پشت از نظر اپیدمیولوژی اختلالات روانی ،دچار افسردگی است؟به یاد بیاوریم که یک بیمار سایکوتیک مانند اسکیزوفرنیا ممکن است تحت تاثیر توهماتش فکر کند در خارج از آبگیر احیاناًخبری است.آیا لاک پشت دچار اختلال شخصیتی ضد اجتماعی است که او را با محیط در تقابل قرار داده و وادارش ساخته که فرار را بر قرار ترجیح داده،بگوید:"هر خراب شده ای از اینجا بهتر است."؟ آیا ممکن نیست لاک پشت به یک خانوادۀ متلاشی شده ونابسامان تعلق داشته باشد ؟ اگر او در جامعۀ لاک پشتان به بازپروری هویتی می پرداخت چنین نمی شد.حال بیایید از خودمان بپرسیم که آیا در آبگیر موجودات دیگری اعم از پشه و مگس و کروکودیل و کرم و سوسک نیستند که احیاناًپادرمیانی کنندوجلوی حرکت های غیر معقول لاک پشت را بگیرند؟آیا او خودش خواهر، مادر ندارد که نصیحتش کند؟به یاد بیاوریم که آبگیر در بیشۀ سبز و خرٌمی قرار دارد که حیوانات دیگری نیز در آن زندگی می کنندوبی شک باید درزمرۀ اکوسیستم های غنی به شمار آید،مگر این که فرض کنیم بروز عارضۀ کشند قرمز یا اپیدمی دیگری میان آبزیان و سایر موجودات،موجب تلفات میان ساکنان آبگیر شده است.همچنین می توانیم فرض را بر این بگذاریم که به علت تخریب و خشکاندن آبگیر و زه کشی و تبدیل آن به گستره های قابل کشت و کار،کروکودیل ها بناچار به باغ وحش مراجعه نموده و پشه و مگس ها ازچرخۀ معیوب اکوسیستم محیط کوچ کرده،به مکانهای مناسبی از قبیل چلوکبابی های بین راهی رفته اند و دیگر حشرات ناقل بیماری از قبیل سوسک،به محلهای امنی که در آنها عمل سمپاشی حشرات با سموم تولید داخل انجام شده است رفته اندو زندگی خوش و خرمی را آغاز نموده اندوفقط دو مرغابی و یک لاک پشت در آبگیرباقی مانده اند.
به حکایت بازگردیم.مرغابی ها ضمن برشمردن آمار تلفات در سوانح سقوط در سفرهای هوایی ،به لاک پشت می گویند که تو،نمی توانی با ما بیایی چون سفرهوایی خطرناک است و احتمال اشتباه خلبان وسقوط می رود.ولی لاک پشت اصرار می کند که :نخیر،من هم با شما می آیم.حتی در این صورت که بپذیریم لاک پشت ازعدم سلامت روحی و روانی رنج می برد،نمی توانیم برای اصرار بیش از حد او برای سفر هوایی توجیهی بیاوریم.آیا لاک پشت به ماجراجویی حاد مبتلاست،یا قصد خودکشی دارد که چنین با توجه به ناایمن بودن سفرهای هوایی به انجام آن اصرار می ورزد؟آیا به خوشبینی حاد مبتلاست که وعده های خارج ساختن ناوگانهای ناایمن از پروازهای هوایی را باور کرده است؟در اینجا احتمال دیگری نیز مطرح است: می توان احتمال داد که به علت اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها قیمت سوخت در سطح خوبی قرار نداردولاک پشت ترجیح می دهد از طریق منقارهای زاغها جابجا شود،بخصوص این که می دانیم لاک پشت از لحاظ فیزیولوژیک امکان حرکت فردی از مسیر زمینی راندارد و آن را در طی مدتی طولانی طی می کند ،امری که تاریخچۀ حرکتهای لاک پشت ها درتمامی مسابقات دو و میدانی تاریخ بر آن صحه می گذارد.
حال به حکایت بازگردیم:مرغابی ها پس از اصرار زیاد لاک پشت،چوبی را آورده دو سرآن را به منقار می گیرند و از لاک پشت می خواهند وسط آن را به دندان بگیرد.مرغابی ها چوب را از کجا آورده اند؟آیا به دندان گرفتن چوب بهداشتی است؟حکایت در برابر این سوال سکوت کرده است.آیا به دهان گرفتن چوب به مدت طولانی باعث ایجاد اشکالات فکی در لاک پشت نمی شودو عملکرد صحیح مفصل گیجگاهی او را دچار اختلال نمی سازد؟حتی اگر لاک پشت مذکور از نوع لاک پشت اسنپینگ باشد که دارای آرواره ای قوی است،بی شک این دندان گرفتن در مسافتی طولانی باعث بروز نارساییهای فکی در او می شود.مگر این که بپذیریم لاک پشت از رژیم دکتر کرمانی یا دکترسعید حسینی یا دکتر کیمیاگر پیروی کرده و این امر را با انجام ورزشهای هوازی و قدرتی نیز همراه ساخته و سایز خود را به مقدار دلخواه رسانده وبنابراین وزن او برای آرواره اش مشکلات جدی فراهم نمی سازد،چرا که اگر قدری سنگین بود و یا به چاقی موضعی در پاره ای اعضا داشت،حرکت مرغابی ها (که باید چوب را به منقار بگیرند) نیزبا اشکال مواجه می شد ،منقاری که امکان کشش محدودی را داراست و کشیدن وزن یک لاک پشت چاق و سنگین،احتمال ابتلای مرغابی ها به دیسک گردن را شدت می بخشد.
حال به حکایت بازگردیم:مرغابی ها دو طرف چوب را به منقار می گیرند و از لاک پشت می خواهند وسط آن را به دهان بگیرد و اصلاًهم حرف نزند.این تاکید مرغابی ها برای حرف نزدن لاک پشت،نشان از جنسیت مرغابیها و لاک پشت دارد: مرغابیها نرهستند و لاک پشت ماده. لاک پشتی که در چهارچوب اقتدار نرینه اسیر است دردیالوگ باچهارچوب تعین های خودستایانۀ فرهنگ پدرسالار و نظام مبتنی بر کلیشه هایی از نقش جنسیتی سرکوبگرانۀ مرد ،می گوید:"من هم می آم"ولی گفتمان اعمال محدودیت بر زنان می گوید:"چوب را به دهانت بگیر و حرف نزن"،همان گفتمانی که قرنها و قرنها زنان را در انزوای تاریک محدودیت اسیر کرده و به آنها اجازۀ صحبت نداده است.اگر پیش از این در سفرهای هوایی، مسافران را از صحبت با تلفن همراه منع می کردند،در اینجا با مرغابی هایی روبرو هستیم که هر گونه صحبت را در طول پرواز برای لاک پشت ممنوع می کنند،تا سندی باشد بر ظلم مردان نسبت به زنان.
به حکایت بازگردیم:پس از طی مسافتی،مرغابی ها و لاک پشت از فراز شهری می گذرند.مردم لاک پشت را به هم نشان می دهند و می گویند:"لاک پشت را ببین که پرواز می کند."لاک پشت هم می گوید:"تا کور شود هر آن که نتواند دید."و به زمین می افتد.می توانیم فرض را بر این بگذاریم که ارتفاع پرواز لاک پشت و مرغابی ها چنان پایین است که صدای محاورات و عکس العمل های مردم را می بینند و می شنوند.چرا مرغابی ها در ارتفاعی چنان پایین پرواز می کنند،آیا به عارضۀ ترس از ارتفاع مبتلایند؟در این صورت باید بپذیریم که از نظر سلامت اجتماعی،با لایه هایی از مردم مواجهیم که کارو زندگی ندارند،جز آن که آسمان را نگاه کنند و برای مرغابی ها و لاک پشت های در حال پرواز در ارتفاع پایین مضمون کوک نمایند،تا درس عبرتی باشد برای همۀ لاک پشت ها و مرغابیهای تاریخ که در تنظیم ارتفاع پرواز خود دقت های لازم را به عمل آورندو خانه و کاشانۀ خود را برای هیچ و پوچ ترک نکنند.
نظرات (3)
مبارکه! دست مریزاد! خیلی خوب بود. بوی خیلی خوبی هم میداد! مثل بوی مجلههای قدیم! خسته نباشید. فقط امان از بعضی از این دکهدارهای کلاهبردار! رفتم سلامت گرفتم یه سری، لاش نبود ضمیمهش! بردم پیشش میگه اون مال بچهها بوده؛ برش داشتیم! باهاش بحشم شد. گفتم مال بچه ها هم که بوده باشه نباید ورش میداشتین. چون ضمیمه س و می شه ازتون شکایت کرد اما نمیفهمید کلن!
Posted by فاضل ترکمن | July 1, 2011 9:59 PM
اول تعربف بعد انتقاد :
حدودی از مشکلات اجتماعی و اخلاقی جامعه رو تو قالب تفسیر نسبتا طنز گونه بیان کردید که به قول دوست عزیز دست مریزاد!
تا حدودی کسل کننده و بیرنگ بود و فکر کنم واسه بیان این نقدها میشد قالب بهتری رو انتخاب کرد... اینجور از مطلب برمیاد که اول قالب انتخاب شده بعد نقد (که قطعا به این شکل نیست ) وبارها هنگام خوندن نوشته حداقل واسه من پیش اومد که تصمیم گرفتم بیخیال بقیش بشم...
به امید موفقیت روز افزون
Posted by میلاد | September 16, 2011 2:47 AM
سلام خوب مينويسين فقط اينكه به منم يه سري بزنين.
Posted by mehr | December 22, 2011 11:22 PM