(به بهانهُ مژدهُ گودبرداری ایستگاه مترو در محوطه تئاتر شهر
مجلس پنجم
(مکبث،سیتن و سربازان با طبل و پرچم وارد می شوند.)
مکبث:درفش ها را بر باروهای بیرونی بیاویزید.هنوز فریاد:"داداش بیا از اینور،عمو برو از اونور" برپاست.اما استواری گوش و صلابت دژ ما،هر محاصره ای را به سخره می گیرد.سلاح برگیرید و روان شوید...(صدایی به سهمناکی فریاد بازیگران سریال چارخونه)
- مرده شور این صدا را ببرند که نگذاشت بفهمیم چی گفتیم...این صدا چیست؟
سیتن(فریادزنان):صدای دریل است خداوندگار...شما کارتان را بکنید...
مکبث:مزه ترس را گویی فراموش کرده ام.روزگاری بود که از شنیدن نوای کلنگ در محوطه نیز سراپایم یخ می بست و می ترسید سازه بریزد یا آسیب بیند و میراث فرهنگی مدعی شود.اما من از جام وحشت چنان سیر نوشیده ام که هول،این همخانه اندیشه های خونریزم،به ضرب دریل نیز دیگر نمی تواند مرا لرزاند...(گوش می سپارد):.این لرزه از چیست؟
سیتن:خداوندگارا،چیز مهمی نیست.مربوط به گود برداری و حفاری داخل محوطه توسط سازمان مترو است...
مکبث:آی که نباشد زندگانی هیچ الّا واگنی لغزان با کرور کرور مسافران سرگردان نقشی در این میدان، که فرو می روند توی محوطه تئاتر شهر تا بشوندسوار مترو ... زندگی شاید نواختن زنگ آژیرخطر باشد در حال حاضر...
سیتن(شاعرانه):و من یک مجسمه گنده چهارمتری خوشحالی را می شناسم
که در محوطه تئاتر شهر مسکن داشت
و دلش را در نی لبکی برنزی می نواخت آرام آرام
مجسمه ای که با ساخت و سازی تکه و ذوب می شود
و با ساخت و سازی...باز هم همینطور تکه و ذوب می شود...
...و خلاصه، تکه و ذوب می شود...
مکبث:ای آبهای جهان فرو ریزید...ای یخهای جهان بسته شوید...ابله،اینجا چه جای شعر است؟! وزان شو،ای باد...روان شو،ای ساختمان،که فوندانسیونت عنقریب فرو می ریزد.
سیتن:سرور من،فوندانسیون خودتان به سلامت باد...قضا و بلای شما و باقی مسئولین مربوطه و غیر مربوطه هم بخورد توی سر کل فوندانسیونهای دنیا...شما هم تا دیر نشده،یک توک پا تشریف بیاورید خانه،بلکه یک یانگومی ببینیم،حالی ببریم،هنر خونمان قدری برود بالا...
(پرده تا اطلاع ثانوی می افتد.)
نظرات (35)
سلام
چقدر دلم براي اينجا تنگ شده بود
در عوض اول شدم!
Posted by نسيم عرب اميري | December 6, 2007 3:54 PM
کارتان هم بی ربط نیست .خیلی هم دلشان بخواهد!
ضمنن
ما حاضریم برایتان شعر طنز پزشکی در بکنیم ...منتها یه ستونی یا ستون چه ای (یا به قول اصفهانیا ستون چی !) به ما اختصاص بدهید ... همین که اسممان کنار اسم شما باشد برامون کافیه ...و اینکه کمک حالتان باشیم .(فکرش را بکن که شما بگید نه نمیخوام !!!)
این هم دو سه نمونه :
رفتم جهت طبابطم سوی پزشک
تا اینکه ببینم دهن و موی پزشک
تجویز نمود روی کاغذ فوری
درمان شما کمپرس آب زرشک !
وقتی که پزشک خشک و خالی باشد
یعنی عصبانی و ذغالی باشد
باید برود کشک بسابد ، زیرا
این نسخه برای اوش ! عالی باشد !
در این دنیا دو دسته انسان هستند
این هر دو گروه توی ایران هستند
می پوشاند خطای آنها را خاک
یا لوله کشان و یا پزشکان هستند !
Posted by زهرا دری | December 6, 2007 3:55 PM
البته اینو واسه مطلب قبلیتون نوشته بودیم ...باز نمیشد واسه ادا کردن افاضه ...!
Posted by زهرا دری | December 6, 2007 3:57 PM
عمیقا به سوژه مکبث در مترو غبطه خوردم. سوژه اش خیلی تصویری و قشنگ است. اگر جای فیلمنامه نویسهای 4خونه یا... بودم، روی این موضوع کار می کردم تا این مضمون قشنگ و با نمک به برنامه شان تزریق شود.
Posted by کلپاسه | December 6, 2007 4:22 PM
از وقتي که ما دست چپ و راست خودرا شناختيم و فهميديم که شما در دست چپ، طنز هاي خوب مي لينکيد، کمي تنبل
شده ايم. مي آييم ومي کليکيم و مي خوانيم و مي کيفيم
و اما بعد:
بي بي گل! بر سر طنزت چه آمد
که دنبال طبيبان را گرفته
Posted by کاکه تيغون | December 6, 2007 6:18 PM
سلام ..دلتنگ بیبی گل شدیم..و با نشوته هایتان تا یه مدت شارژم.. بدروود خانوم صدر
Posted by هاشم | December 7, 2007 12:31 AM
test
Posted by roya | December 9, 2007 8:59 AM
سلام دوست عزیزم
مرسی از این که به من سر زدی
ببخشید خیلی دیر امدم
اپ خیلی زیباست
من اپ کردم
بدو بیا
راستی حتما توی هفته بعد به من سربزن یک عالمه بیوگرافی می خوام اپ کنم
موفق باشی
Posted by Homan | December 9, 2007 4:15 PM
سلام بی بی گل ..خوبید..
یه نوشته مثلا طنز در مورد مشاغل پرخط در ایران!!!(مثل دانشجو بودن و ... ) نوشتم ... البته به هیچ وجه به پای مطالب شما نمی رسه ول یخوب دک نیست..اگه وقت کردین بیایین یه نمره به ما بدین ببینیم چند میشیم؟ اسکالامون رو هم بگین ممنون میشم..بدروود
Posted by هاشیم | December 10, 2007 10:40 AM
من قطاری دیدم... که چه خالی می رفت
بی خبر از همه جا
خیلی عالی می رفت!!!!!!!!
Posted by علیرضا مجابی | December 10, 2007 11:18 PM
سلام
هیچ می دونید که تذکره الطنازان آپ شده
این بار براتون اثر و زندگی نامه استاد معظم آقای ...
نمی گم که تا یه گوشه چشمی به ما نشون بدین و
برامون از اون نظر قشنگا بذارین ...
و ما منتظریم
یاعلی
خدانگهدار
Posted by saeide & zahra | December 13, 2007 9:36 PM
سلام . همیشه طناز باشید .
Posted by محمد آقابیگی | December 14, 2007 1:56 PM
احسنت و خسته نباشین
ما هم به روزیم.وقت کردین سر بزنین خوشحال میشم.
همین طور تبادل لینک...پاینده باشین عزیز
Posted by mona | December 14, 2007 2:38 PM
این متنو تو اعتماد ملی خوندم... عالی بود... خیلی خوشم اومد
Posted by فرزام | December 14, 2007 9:01 PM
سلام، جالب بود مثل هميشه!
Posted by طاها | December 15, 2007 11:44 AM
سلام
مثل همیشه لذت بردم
ازسالها است که ازطرفداران طنزهای شما هستم اززمانیکه درگل آقا یک ستونی داشتی ...
مسافرهم با یک مطلب طنز به روز شد
Posted by رفیعی | December 16, 2007 7:54 AM
سلام،فرهیخته ی گرامی سرکار خانم صدر نظرات شما برای بنده بسیار حائز اهمیت است.لطف نموده به وب سایت اینجانب سر زده نظرتان را اعلام بفرمائید .با سپاس فراوان کمالدار
Posted by علی اصغر کمالدار(غمین) | December 16, 2007 10:48 PM
از اینکه ما را لینکیدید ممنون. باز هم آپ کرده ایم. یا علی***لوتی
Posted by حامد تأمّلی | December 18, 2007 1:02 PM
سلام خانم صدر. حالتون چطوره؟
اگه بدونيد يكشنبه چقدر دنبالتون گشتيم. حدس ميزديم كه اومده باشيد. امّا ظاهراً حدسمون اشتباه بود. واقعاً جاتون بين اساتيد طنزپرداز خالي بود. اتّفاقاً همونجا گفتيم كه جاي خانم صدر خيلي خاليه.
از اينكه به وبلاگمون سر ميزنيد ممنون و متشكّريم.
قربان شما.
خدانگهدار
Posted by سعيده زركبير و زهرا رمضانپور | December 18, 2007 7:12 PM
با سلام و سپاس ، عصر مردم روزنامه ی محلی فارس است.ای کاش لطف فرموده نظرتان را نیز در خصوص آثار حقیر اعلام می فرمودید.
Posted by علی اصغر کمالدار(غمین) | December 18, 2007 10:02 PM
سلام استاد
ما طنزهای قوی شما مانند آمپول تقویتی برای طنازان است که ما هم معمولا هر از گاهی با آمدن به وبتان آن را تزریق می کنیم.خوشحال می شوم به مطالب ما هم در سایت آوای خیال و وبلاگ محفل رندان ( اعضای انجمن طنز فارس)
http://mahfelerendan.blogfa.com/ نظر افکنده و نظر بدهید
Posted by محمد جاوید | December 20, 2007 12:21 AM
پاینده بمانی طناز!
Posted by وحید | December 20, 2007 8:31 PM
سلام
درپست جدید وبم به دلیل قهر !از شما غیبت کردم.
Posted by فرشته مهر | December 20, 2007 10:08 PM
زيبا بود .
Posted by فاضل تركمن | December 20, 2007 11:33 PM
سلام بيبيگل جان.
عيد سعيد قربان بر شما و خانوادهي محترمتان مبارك باد.
شاد باشيد
Posted by سعيده و زهرا | December 21, 2007 9:36 AM
سلام
عید قربان و شب یلدا بر شما مبارک
Posted by شیخ عیسی ابو زید | December 21, 2007 3:04 PM
با يلداااا به روزم. پيوند قربان و يلدا و ...
Posted by من خودم | December 21, 2007 7:33 PM
فونداسیون شما هم به سلامتِ باد، باد.
Posted by فلان بن هیچکس | December 22, 2007 11:55 AM
سلام بيبيگل جان.
شما كه هميشه بهمون لطف داشتيد، ميشه بازم لطف كنيد و بياييد و متنمونو بخونيد و بگيد كه كجاش خوبه و كجاش بد؟
خيلي ممنون و متشكّر
خدانگهدار
Posted by سعيده و زهرا | December 24, 2007 12:07 PM
بي بي گل عزيزم و استاد گرامي ام
بي نهايت از الطافتون سپاسگزارم
تا بوده و تا هستيم شاگرد شما هستيم
شمع ايد وچو پروانه در گرد شما هستيم
Posted by نسيم عرب اميري | December 25, 2007 6:46 PM
سلام بي بي گل خانم!
مدتي ست سايه تان به شكل فطيري سنگين شده و سري به فقير فقرا نمي زنيد... اگر بي كار شديد يادي هم از گذشتگاني چون ما بكنيد!
...الفاتحه...
خوش باشيد و شادزي
Posted by شيخ ابو امير(امير كريمي) | December 26, 2007 12:30 AM
سلام. خیلی خیلی لذت بردم. گر چه کار شما حرفهایه و کار من در این حد و حدود نیست، میخواستم اگر از نوشتههایی که من مرتکب شدم خوشتون اومد با من تبادل لینک کنید. منتظرم.
Posted by فرهاد | December 26, 2007 2:53 PM
سلام خانم صدر
از بابت راهنمایی به جاتون ممنونم... لحاظ شد! البته با یه تغییر مختصر... باز هم افتخار بدید
خوش باشید و شادزی
Posted by شی خ ابو امیر (امیر کریمی) | December 30, 2007 11:08 AM
سلام استاد
یک نظری به ما هم بینداز
نظررهنمایی دهنده تان را بدهید
Posted by رفیعی | January 5, 2008 10:29 AM
سلام مطالبتون very nice بود
امیدوارم همیشه آدما به اون چیزایی که می خوان برسن
Posted by شهروز | January 25, 2008 9:07 PM