***خوب،ما هم بعد از چند ماه ننوشتن،دوباره اومدیم...در این مدت،عزیزان بیننده و شنونده زیادی از طریق تماسهای حضوری و تلفنی ابراز داشتند که بدون ما از خواب و خوراک افتاده اند و این بود که ما هم دوباره برگشتیم...با کوله باری خالی از حرف...
***راستش،اوضاع و احوال انقدر طنز است که نمی شود به طنزش کشید(به خودی خود طنز است)ما مانده ایم از کجا شروع کنیم.از صحنه های مبتذل و شنیع (!)افتتاحیه بازیهای بانوان ورزشکار که مورد اعتراض آقایان قرار گرفت ...یا از هواداری اقشار مختلف صفوف به هم فشرده مردم از تولید سلاحهای صلح آمیز هسته ای(!)(از جمله هواداری انجمن زنان ستمکشیده کلیه نقاط دنیا ،اتحادیه انجمنهای اسلامی کره مریخ و کهکشانها، انجمن شیرخوارگان تهران و کلیه نقاط حومه) و غیره...
***رییس مرکز تحقیقات بیوفیزیک و بیوشیمی در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها که در حضور رییس جمهور برگزار شد،" ایجاد فضای عطر آگین و مطلوب برای دانشمندان ایران و دیگر ملل جهان و بستر سازی مناسب برای جذب و پذیرش ژن های نخبه در ایران" را یکی از اهداف رشد بهتر علم و فناوری کشور دانست...حالا ما هم با نوشتن یک نمایشنامه تلویزیونی در رابطه با این سخنان،چراغ اول مطالب این وبلاگ را روشن می کنیم(چراغش با انرژی هسته ای کار می کند تا مشت محکمی باشد بر دهان کلیه جهانیان غارتگر)
در مقر سازمان ملل
........................
عضو هیات نمایندگی یک کشور معلوم الحال- داداش!قربون دستت...اون در رو بی زحمت باز کن،خفه شدیم...واه،واه...این چه بوئیه؟!
عضو هیات نمایندگی یک کشور معلوم الحال دیگر-هیچی!بوی فضای عطرآگین دانشمندان ایران و دیگر ملل جهان هست که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران با بستر سازی مناسب برای جذب و پذیرش ژنهای نخبه فراهم شده...(نمای نزدیک از هیات ایرانی در حال شاخ و شانه کشیدن برای دنیا و مافیها)
نظرات (10)
داداش حموم عطر گرفته . راستی کجا اومدی
Posted by زانتین | September 30, 2005 6:24 PM
سلام
بابا جان اگر ما كيريم حداقل ميگيم كه داريم يمريم البته جور نشد نرفتيم و مونديم تا بعد
راستي يك مطلب جديد نوشتم خوراك گير برو ببين
موفق باشدي
Posted by كارمند عدليه | October 2, 2005 6:30 AM
در روزگاري كه كوتوله خود را غول جا ميزند و گندي را كه در سازمان ملل زد با حماسه مصدق مقايسه ميكند معلوم است كه طنز نوشتن تحصيل حاصل است. آري به راستي هر واقعه تاريخي دو بار تكرارميشود . بار اول جدي و بار دوم كمدي .غباي پرزيدنتي بر تن هر كسي برازنده نيست. كسي كه سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل را با حرافي هاي مدير مدرسه براي كلاس اولي ها اشتباه ميكند براستي بايد برايش زهر خنديد. حالا قدر خاتمي را بيشتر خواهيم دانست. راستي قرار بود نفت خام به خانه هامان لوله كشي شود . چه شد؟
خدا را شكر كه فردا فرزندانمان صبحانه چاي با كيك زرد دارد. خوششان نيامد نان و اتم خالي گاز بزنند. مايي كه هنوز هر سال زمستان چند مدرسه را به علت عدم وجود ايمني طعمه حريق ميكنيم (فداي يك تار موي نشسته رئيس جمهور محبوب برادر حسين !) نميدانم براي راكتورهاي ايرانيزه شده مان چه گلي بر سر خواهيم گرفت .
بله بي بي جان، اميد را در پستوي خانه نهان بايد كرد.
Posted by بوي تلخ قهوه | October 3, 2005 8:33 PM
رودباران غرناته یکی میگرید یکی خون میفشاند.....
Posted by hesam | October 3, 2005 11:40 PM
دستمان به دامانتان اگر با شادروان شاغلام ویا غضنفر از طریق تله پاتی ارتبا ط دارید از آنها یااز یکی شان بپرسیدکه از حضرت گل آقا رهنمودی کشکی چیزی بگیرند .ما عقلمان به جائی قد نمی دهد.
Posted by غلامرضا رزمگیر | October 4, 2005 8:14 PM
دستمان به دامانتان اگر با شادروان شاغلام ویا غضنفر از طریق تله پاتی ارتبا ط دارید از آنها یااز یکی شان بپرسیدکه از حضرت گل آقا رهنمودی کشکی چیزی بگیرند .ما عقلمان به جائی قد نمی دهد.
Posted by غلامرضا رزمگیر | October 4, 2005 8:14 PM
صباح النور یا اختی!
Posted by مرتضا | October 4, 2005 10:26 PM
سلام بیبی جان. خوشحالم که دوباره اومدی. راستی، من هم با يک داستانکوتاه گيلکی بهروزم. ابته فکر نکنم به درد تو بخوره. ولی خوب، گفتم تا چيزی گفته باشم. ياعلی
Posted by امين | October 5, 2005 6:50 AM
واقعاَ كه اوضاع خودش به قدر كافي طنز هست ولي طنز شما يه چيز ديگهاست
Posted by دختر كولي | October 5, 2005 4:00 PM
سلام منونم كه چند بار سر زدين ما به اينجا به چشم ي كلاس درس نگاه ميكنيم
Posted by ehsan | October 5, 2005 4:51 PM