-من پنج بچه دارم که برای تایید رجل بودنم کفایت می کند!
(اعلمی ،نماینده مجلس در نطق اعتراضیه به رد صلاحیتش)
رونوشت به:
-دبیرخانه شورای محترم نگهبان جهت ارزیابی و رسیدگی مستند و دقیق
_ریاست دفتر مقام رهبری برای بررسی مجدد و ارائه حکم مقتضی
تبصره 1 ،به سبک سرمقاله نویس رسالت:
آقای اعلمی در صورت تجدید نظر در مورد ایشان،باید تعریف جدیدی از مواضع خود ارائه کند و اصل حکم حکومتی را بپذیرد.
تبصره 2، به سبک جناح تند روی جبهه اصلاحات:
آقای اعلمی حتی در صورت زیر سوال رفتن رجلیتش نیز نباید زیر بار تایید مجدد صلاحیت برود و باید مواضع اصولی و روشن خود را همچنان حفظ کند و حاضر به مصالحه نشود...
تبصره 3 ،به سبک جناح کندروی جبهه اصلاحات:
مساله،در حد توصیه به رجل بودن آقای اعلمی است و ربطی به حکم حکومتی ندارد و ایشان در صورت تایید شدن نامزدیشان،باید در انتخابات شرکت کنند.
- رونوشت به نهادهای ذیربط و بی ربط در رابطه با تنگ و گشاد کردن دایره تعریف رجال در قانون اساسی جهت تامین مشارکت حداکثری مردم در انتخابات
تبصره 1:مورد فوق، به مفهوم قلمداد کردن خواهران محترمه و مکرمه ،جزو "رجل سیاسی"نبوده، این عزیزان همیشه در صحنه،کما فی السابق شایسته است بروند کشکشان را بسابند.
جمله قصار:ای ریاست جمهوری!در راه تو ، بحث به کجاها که نکشید!....
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دوستی برای تحقیق دانشگاهی"بررسی دلایل گسترش وبلاگ در ایران پرسشنامه ای تهیه کرده است که بدین وسیله به آن لینک داده می شود...
نظرات (6)
salam
khaste nabashid
khandim ,besyar ziba bod
movafagh va piroz bashid
Posted by amin | May 26, 2005 10:34 PM
من نميدانم چرا با خط اولش دلم گرفت و ياد خداحافظ گاري کوپر افتادم و «دنيا پر از بچههائيست که تخم من نيستند»
Posted by پاييزان | May 26, 2005 10:36 PM
چی شد؟ یعنی بابابزرگ خدابیامرز بنده هم که ده تا بچه مثل شاخ شمشاد داشت رجل سیاسی بود و خبر نداشت؟ بنده خدا همه اش می گفت من حقم رو از این دنیا نگرفتم. نگو شصتش خبردار شده بود.
Posted by ورگ | May 28, 2005 9:24 PM
رد صلاحیت آن مبارز نستوه و عضو ماضی و لابد برجستهً شورای صد البته محترم نگهبان، جناب آقای حتمآ دکتر زواره ای، باعث کدورت خاطر و در رفتن زهوار ایشان شده که کلی از حلاوت و شهد و شکر و شیرینی و آبنبات قیچی و اینچیزهای ماجرای ریاست جمبولی را کاسته است. گرچه اینجانب معتقد به تئوریاسیون توطعه نبوده ام لاکن باید کار کار طنز نویسان محترم ممالک محروسه گل و بیلبل باشد که در راسته تولید سوژه این نظام مامانی رو سرپانگه میدارند.
Posted by شهریار | May 29, 2005 5:55 AM
این آقا نابغه اس............
Posted by yaloosh | May 29, 2005 11:42 AM
ای ریاست جمهوری همه بهانه از توست . میگفت چند تا بچه دارین میگفت اون زمان که دستشون رو بالا میگرفتن با 5 تا انگشت 5 تا داشتیم ولی بعدش که دستشونو بستن ما هم بستیم
Posted by زانتین الهی | May 29, 2005 7:47 PM