دستور سردبیر:نویسنده صفحه ادبی، سناریویی برای شعر زیر بنویسد: «قلم گفتا که من شاه جهانم---------قلمزن را به دولت می رسانم »
سناریوی دبیر سرویس ادبی:
-----------------------------
سکانس اول:
(روز- خارجی- نمای نزدیک از یک قلمزن و یک قلم، کنار خیابان)
قلمزن:ببخشید،جناب قلم!بنده می خواستم بروم دولت.میشود بیزحمت بفرمایید راهش از کدام طرف است؟
قلم:بیایید سوار بشوید خودم میرسانمتان،چون من شاه جهانم...
قلمزن:حضرت عالی جسارتا خالی بندی که نمی فرمایید؟!
قلم:نخیر!زود راه بیافتید برویم.بنده می خواهم قلمزن های دیگر را هم سرویس بدهم و به دولت برسانم.شب می شود،دولت می بندد و بنده شرمنده می شوم.
قلمزن:بنده نوازی می فرمایید.ما زن و بچه داریم،می خواهیم یک توک پا برویم دولت و زود برگردیم سر خانه و زندگیمان.کار زیادی آنجا نداریم.زیاد مصدع اوقات نمی شویم...
(نمای نزدیک از دود لوله اگزوز یک وسیله نقلیه،ترجیحا تریلی هجده چرخ)
سکانس دوم:
(روز- داخلی - یک فضای رمانتیک ، به سبک کلبه های چوپانی عصر ملکه ویکتوریا . نمای نزدیک از دو دست یک آدم که گاه دوبامبی توی سر خودش می زند و گاه هدف فرضی! دیگری را نشانه می رود)
قلمزن(با داد و بیداد و توپ و تشر) : فلان فلان شده خالی بند!خجالت نمی کشی توی روز روشن چاخان می کنی؟ مرتیکه چاه جهان هم نیست، آن وقت می گوید من شاه جهانم. که فرمودی ما را می رسانی دولت؟!پدر سوخته!اینجا که
قوه قضائیه است!
(قلم مات - مات نگاه می کند و با استفاده از جلوه های ویژه آب می شود می رود زمین.قلمزن همچنان به زمین و زمان بد و بیراه می گوید و دوربین ، به سبک سریالهای پلیسی،زوم می کند روی نقشه ای که به دیوار آویزان است و
راهی که به رم ختم می شود!!)
نظرات (6)
سلام! مرسی که برام کامنت گذاشتین! فکر نمی کردم برام کامنت بذارین! آخه شوما طنز نویس معروفی هستین و ما تازه شروع کردیم به طنز نویسی( اونم وقتی مصاحبه ی شما با فوکو رو خوندیم!) پس میبینین که ما الان توی ابرهایم! حالا که رومون رو زیاد کردید، میخوایم بهتون بگیم خاله رویا!! به جان گروچو مارکس ما از اول دلمون میخواست شوما خالهمون باشین!!
Posted by سونیا | April 5, 2005 1:01 AM
اینقدر عالی بود که من دو مرتبه خواندم. لینک دادم در خبرچین:)
Posted by آسمون | April 5, 2005 3:49 AM
سلام! سال نو مبارک!
اگر احیانا به بنده سر بزنید، احیانا خوشحال می شوم!
Posted by میخ میخ زاده | April 5, 2005 9:56 AM
مریزاد...دست رو میگم!!
Posted by علیرضا | April 5, 2005 11:17 PM
نرفتید واتیکان برای انتخاب پاپ جدید؟! از تکه ی آخر متن می گویم...!
Posted by جلال سمیعی | April 6, 2005 7:53 AM
سلام! ممنون که سر زدی! شماره جدید نشریه منتشر شد.
Posted by میخ | April 7, 2005 6:13 PM