ابتدا از كليه ي دوستان عزيزي كه لطف كردند و نظراتشان را در مورد وبلاگ بي بي گل فرستادند صميمانه ممنون و سپاسگزار و شرمنده و غيره ام.اميدوارم كه از اين همه اظهار لطف پشيمان نشوند كه پشيماني سودي ندارد
و اما خوانندگان و شنوندگان و بينندگان عزيزي طي شبانه روز گذشته و آينده با ما تماس گرفتند و گفتند كه خيلي وبلاگ ما خوب است و بعضيها بيخود ميكنند مي گويند نيست.اين هم يك نمونه از پيامها:اكنون كه دست پليد استكبار جهاني از آستين ماهواره و اينترنت و فاكس و فاكسي مايل و تلفن و تلگراف در آمده است.اي وبلاگ نويس نابغه قرن ما!ما تو را روي سرمان حلوا - حلوا مي نماييم.(در كليه ي ساعات شبانه روز بدون تعطيلي
و دوباره اما....روزنامه ي همشهري درصفحات داخلي خود ستوني دارد با عنوان سايه روشن ادبيات كه در آن نويسندگان تحليل و نظر خودشان را در يكي - دو پاراگراف راجع به آخرين و مهم ترين آثاري كه خوانده اند مي نويسند.حالا من يكيش را به عنوان نمونه اينجا نقل مي كنم
ـ كتاب من گذشته امضا از يدالله رويايي كه در آن واژه ي امضا به مثابه ي يك واژه و سازه موجد موجبيت است سازه وارگي خود را مضمحل مي كند و موضوعي براي نوشتن مي شود تا موضوعيت خود را زير سوال ببرد
در همين راستا ما كه بي بي گل باشيم به يك نفر از عزيزاني كه با هزار بار خواندن جمله ي بالا و حفر كردن كله ! از معني و مفهوم آن چيزي حاليش شده است به قيد قرعه شكستن شاخ غول رجعيت پسا مدرن حوزه زدايي مفتكي مجاري فلان برو بابا حال نداري
در همين راستاترمن هم راستش بسيار به شوق آمده مي خواهم هفته اي يك روز سايه روشن ادبيات بنويسم.و اسمش را هم بگذارم سايه روشن كتاب ـ متاب.منتظر اولين قسمت آن در دوشنبه ي آينده باشيد