info at bbgoal.com
rouyasadr at yahoo.com

Powered & Hosted by Gardoon




جشنواره طنز قالیباف!
January 14, 2007 | یکشنبه، 24 دیماه 1385

تا حالا به عنوان یک طنزنویس،اینقدر احساس سرافکندگی و خجالت نکرده بودم...در مراسم دیروزجشنواره طنز طهران،وقتی از اکبر عبدی به عنوان یکی از چهره های شاخص و سرآمدطنز امروز تقدیر شد و او پای تریبون از جناب دکتر قالیباف،با سخیف ترین عبارات،برای هنرمندان ودست اندرکاران طنز،مسکن گدایی کرد، احساس کردم زمانه با تمام وجود دارد به ریش نداشته ام می خندد.وقتی منوچهر آذری به عنوان پدیده طنز معاصر بالای تریبون رفت و سوت بلبلی زد وطی حرکات شنیعی(!)گفت:"آقای قالیباف!ما اهالی طنز بیکاریم،به ما کار بدهید"،احساس کردم زمانه دارد به هیکلم تف می اندازد.وقتی شیر خدا آنطور مجیز قالیباف را گفت،احساس کردم دهها سال به عقب برگشته ام...سعدی افشار،این هنرمند نامدار معاصر،در ادای مطالبات اهالی طنز،کار را تمام کرد وپای احمدی نژاد را هم به میان آورد...وقتی بازیگری به تقلید از قالیباف سخنرانی طنز آمیزی ایراد کرد،ومجریان،بکرات از محضر ایشان که اجازه چنین جسارتی را داده، تشکر کردند و از ایشان معذرت خواستند و کم مانده بود حضار به دست و پایشان بیافتند تا بلکه رحمت آورند و جسارت را ببخشند،از خودم هم بدم آمد.تا به حال به عنوان یک طنز پرداز،هیچوقت اینقدر احساس شرمندگی نکرده بودم...خدا خیر و طول عمر بدهد به ناصر پاک شیر که وقتی نوبت تجلیل از او شد،پشت تریبون گفت:"تنها چیزی که من می خواهم،لبخند مردم است".اگرچه سخن او و یکی-دو نفر دیگر هم نتوانست یخ مراسم را بشکند...
نقاط قوت مراسم دیروز،کم نبود:جمعیت بی سابقه بود.چنین تعدادی را طنز تا به حال دور هم جمع نکرده بود.چهره های شاخص ونام آشنای طنز و کاریکاتور را تا به حال اینطور یکجا جمع ندیده بودم.به لطف ثروت و مکنت شهرداری تهران(که سازمان فرهنگی-هنری آن متولی مراسم بود)،در بخشهای مختلف مدیریتی و هنری،نگاه حرفه ای بچشم می خورد و تنگ نظری های (!)برخاسته از ملاحظات مادی در آن راه نداشت.حجم آثار ارسالی به بخش مسابقه،زیاد بود و مطالب در خور توجه وبا کیفیت (لااقل در داستان و نثرکه من جزو داورانش بودم) زیادبود،آنچنانکه انتخاب را مشکل کرده بود.فضای مراسم، بیشتر مخاطب عام را جذب می کرد،ولی در مجموع،نشان از ماهها کار و برنامه ریزی داشت،که بخشی از آن را در زحمات رضا رفیع در رساندن نتایج داوری به یک جمع بندی منصفانه شاهد بودم.
با این حال،همه این نقاط قوت،زیر بار حقیقتی تلخ پنهان بود:تو گویی دیروز، چهره های سرآمد طنز و کاریکاتور،جمع شده بودند تا حاصل ماهها کار و تلاششان،فاتحه ای باشد نثار طنزی که دولتی است و لاجرم مجیز گوی قدرت است و چنین مباد...