بعضی ها فکر می کنند با توقف جمهوريت بايد فاتحه جمهوريت را خواند.غافل از آن که جمهوريت برای ملت نجيب و شريف ما اصولا سرابی بيش نبود :که تنها يک هفته روی کيوسک روزنامه فروشيها ظاهر شدو توی بساط سبزی فروشيها رفت و بعد بالکل از قلبها و مغزها پريد...
لذا با اين مقدمه ی بی ربط می رسيم به اين مهم که با توقيف وقايع اتفاقيه به خاطر استفاده از کادر روزنامه های تعطيل شده و توقف روزنامه جمهوريت؛قانون مطبوعات کشور گل و بلبل وارد مراحل سرنوشت سازی در تاريخ بشريت شده است.بر اساس اين قانون جديد:
الف-در صورت تعطيلی يک نشريه-کارکنان آن شايسته است فی الفور سرشان را بگذارند زمين و بميرند.
ب-نشريات جديد مجاز به استفاده از نيروهای نشريات تعطيل شده نمی باشند.مدير نشريه مناسب است از کره مريخ نيرو وارد کند.
ج-داوطلبان استخدام در نشريات جديد موظفند سو ء سابقه در رابطه با نوشتن مقاله يا تهيه گزارش ويا ارتکاب اعمال زشت اشتغال در بخشهای اداری و فنی و دربانی و آبدارخانه روزنامه های معلوم الحال مذکور را نداشته باشند و در اين رابطه مدارک قرص و قايم ارايه دهند.
د-مسولين و غير مسولين قضايی هر وقت عشقشان کشيد موظفند نشريات را به دليل استفاده از نيروهای روزنامه های تعطيل شده توقيف کنند.هر گونه همزمانی با برخی جريانات سياسی از قبيل دادگاه زهرا کاظمی شديدا اتفاقی می باشد.
تبصره-توقيف وقايع اتفاقيه با توقف کار جمهوريت دو مقوله جداگانه بوده؛اولی توسط دادگاه انجام گرفته ولی دومی توسط مدير مسول روزنامه انجام گرفتانده شده است...